همه چی دانلود

ساخت وبلاگ

وصیت فاطمه زهرا (س)

ای علی! مرا یاد کن.

او در لحظه های واپسین زندگی به امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:

قالت: یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یَبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً اوُصیکَ یَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی؛ ای اباالحسن! برای من لحظه ای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت می کنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی.[3]

الف( وصیت نامه مالی

فاطمه(س) در روزهای پس از رحلت رسول خدا(ص)، در مورد اموال موقوفه و شخصی خویش وصایایی داشت و بسیاری از اموالی را که از رسول خدا(ص) به وی رسیده بود، وقف کرد. نقل شده است: بعد از رحلت رسول خدا(ص)، عباس بن عبدالمطلب نزد دختر پیامبر رفت و از وی خواست تا مقداری از اموال رسول خدا را برای پذیرایی از مهمان ها و مصارف دیگرش به وی بدهد، لکن معلوم شد دختر پیامبر همه آنها را در راه خدا وقف کرده و چیزی باقی نمانده است.

در اینجا دو نمونه از وصایای مالی آن حضرت را ذکر می کنیم.

1. حیطان سبعه

حیطان سبعه، باغ های هفت گانه ای بود که اطراف آن دیوار کشیده شده بود. بنا به روایتی، حضرت فاطمه(س) وصیت کرده بود تا این باغ ها وقف امور خیریه شود. ابوبصیر می گوید: خدمت امام باقر(ع) رسیدم. او فرمود:آیا وصیت نامه مادرم فاطمه(س) را دیده ای؟ عرض کردم: نه. سپس درخواست کردم آن را بر من بخواند. امام باقر(ع) زنبیل کوچکی را آوردند و نوشته ای را در مقابلشان نهادند که درباره حیطان سبعه بود. در آن وصیت نامه آمده بود.

بسم الله الرحمن الرحیم. هذا ما اوصت به فاطمه بنت محمد رسول الله(ص) اوصت بحوائطها السبعه: العواف و الدلال و البرقه و المثیب و الحُسنی و الصافیه و مالام ابراهیم الی علیٌ بن ابی طالب(ع) فإن مضی علیّ فإلی الحسن فإن مضی الحسن فإلی الحسین فإن مضی الحسین فالی الاکبر من ولدی. شهد الله علی ذلک و المقداد بن الاسود و الزبیربن عوام و کتب علی بن ابی طالب(ع)؛

به نام خداوند بخشنده مهربان. این، چیزی است که فاطمه دختر محمد رسول الله(ص) بدان وصیت کرده است. فاطمه(س) وصیت می کند به باغ های دیوار کشیدة هفت گانه که عبارت اند از: العواف، الدلال، البرقه، المثیب، الحسنی، الصافیه، و مشربه ام ابراهیم... که درآمد اینها باید در راه خدا برای نصرت اسلام مصرف شود. من وصی خود را علی بن ابی طالب(ع) قرار می دهم. چنانچه او درگذشت، وصی من فرزندم حسن است و اگر او درگذشت، فرزند دیگرم حسین وصی من است و چنانچه حادثه ای برای او پیش آمد، بزرگ ترین فرزند پسر باقیمانده ام آن را به عهده می گیرد. خداوند را بر این وصیت شاهد می گیرم و همچنین مقداد بن اسود و زبیر بن عوام بر آن گواهی خواهند داد.

امام باقر(ع) فرمود : مادرم فاطمه(س) این وصیت را انجام داد و پدرم علی بن ابی طالب(ع) آن را نوشت و برای همیشه باقی ماند.[1]

2. أمُّ العیال

ام العیال از دیگر موقوفات فاطمه زهرا(س) است که بیست هزار نخل داشت و نیز میوه هایی چون لیمو و پرتقال و ... در آن کشت می شد. فاطمه اطهر(س) آن را نیز وقف فقرا و سادات کرد که در کتاب های عامه و خاصه چنین آمده است: أمُّ العیال صدقة فاطمه بنت رسول الله(ص)؛ ام العیال صدقه فاطمه دختر رسول خداست.

حضرت فاطمه(س) برای آن هم وصیت نامه خاصی نوشت؛ زیرا این منطقه از اهمیت والایی برخوردار بود. امّ العیال امروز هم دارای چشمه های پر آب و سرشار است و از مناطق سرسبز و ییلاقی به شمار می رود.[2]

ب) وصیت نامه الهی ـ سیاسی

آن حضرت وصایای شفاهی و غیر مکتوب نیز داشت و به حضرت امیرمؤمنان(ع) سفارش هایی کرد. این وصیت در آخرین ساعات واپسین عمر مطرح شد و فرازهای مختلفی دارد.

1. ای علی! مرا یاد کن.

او در لحظه های واپسین زندگی به امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:

قالت: یا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ یَبْقَ لِی اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَیاةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِیلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ کَلامِی فَاِنَّکَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِکَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً اوُصیکَ یَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِی وَ تَزُورَنی بَعدَ مَمَاتِی؛ ای اباالحسن! برای من لحظه ای بیش از زندگانی نمانده است و زمان کوچ و خداحافظی فرارسیده است. سخنان مرا بشنو؛ زیرا پس از این صدای فاطمه را هرگز نخواهی شنید. ای اباالحسن! تو را وصیّت می کنم که مرا فراموش نکنی و پس از وفات من همواره مرا زیارت کنی.[3]

2. خواندن قرآن

همچنین حضرت زهرا(س) در کلمات ارزشمند دیگری، به امام علی(ع) وصیّت فرمود که: اِذا اَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ اَنْتَ غُسْلِی وَ جَهِّزْنِی وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ اَنْزِلْنِی قَبْرِی وَ ألْحِدْنِی وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَیَّ وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأسِی قَبالَةَ وَجْهِی فَاَکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ وَالدُّعَاءِ فَاِنَّها ساعَةٌ یَحْتاجُ الْمیِّتُ فیِها اِلی اُنْسِ الاَحْیاءِ وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ تَعَالی وَ اُوصیِکَ فِی وَلَدیِ خَیْراً؛

وقتی وفات کردم تو غسل و کفن مرا به عهده گیر، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم کن و خاک را بر روی قبر من ریخته، سپس هموار ساز و بر بالینم رو به روی صورت من بنشین و زیاد قرآن بخوان و دعا کن؛ زیرا در چنین لحظه هایی مردگان به انس گرفتن با زندگان نیاز دارند. من تو را به خدا می سپارم و درباره فرزندانم سفارش نیکوکاری دارم.[4]

3. ازدواج با امامه

از وصایای دیگر حضرت زهرا(س) به علی(ع)، توصیه به ازدواج با دختر خواهر فاطمه(س) امامه بود که فرمود:

جَزاکَ اللهُ عَنِّی خَیّرَ الْجَزاءِ یَابْنَ عَمِّ رَسولِ اللهِ اَوصیِکَ اَوَّلاً اَن تَتَزَوَّجَ بَعّدِی بِاِبْنَةِ اُخْتِی اَمَامََةَ فَاِنَّها تَکونُ لِوَلِدِی مِثْلِی فَاِنَّ الرَّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ؛[5] ای پسر عموی پیامبر! خداوند تو را پاداش نیکو دهد! اولین وصیت من به تو این است که چون مردان به زنان نیاز دارند. پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج کن؛ زیرا او همانند من با فرزندانم مهربان است.[6]

4. آنان را آگاه مساز!

حضرت زهرا(س) در تداوم مبارزات منفی علیه کودتاگران سقیفه، به امام علی(ع) وصیت کرد:

اِنِّی اُوصیِکَ اَنْ لایَلِیَ غُسْلِی وَ کَفَنِی سِواکَ وَ اِذا اَنَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیْلاً وَ لا تُؤذِّنَّنَ بِی اَحَداً، وَ لا تُؤذِنَنَّ بِی اَبَابَکْرِ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ(ص) اَنْ لا یُصَلِّیَ عَلَیَّ اَبُوبَکْرٍ وَ لا عُمَرُ؛[7]

همانا من تو را وصیت می کنم که غسل و کفن کردن مرا کسی غیر از تو انجام ندهد و وقتی وفات کردم، مرا شب دفن کن و هیچ کس را خبر نکن و ابوبکر و عمر را نیز مطّلع نساز و تو را سوگند می دهم به حق رسول خدا(ص) که ابوبکر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند.[8]

امام صادق(ع) نقل فرمود که حضرت زهرا(س) در لحظه های آخر زندگی خطاب به علی(ع) فرمود:

اِذا تَوَفَّیْتُ لا تُعْلِمْ اِلاّ اُمَّ سَلَمَةَ وَ اُمَّ اُیْمَنَ وَ فِضَّةَ وَ مِنَ الرِّجالِ اَبْنَیَّ وَ الْعَبّاسَ وَ سَلْمانَ وَ عَمّاراً وَ المِقْدادُ وَ اَبّاذَرَ وَ حُذَیْفَةَ وَ لا تُدْفِنِّی اِلاّ لَیْلاً وَ لا تُعْلِمْ قَبْرِی اَحَداً؛[9] وقتی وفات کردم به هیچ کس اطلاع نده، جز اینکه از زنان به امّ سلمه و امّ ایمن و فضّه، و از مردان به دو فرزندم حسن و حسین(ع) و عبّاس و سلمان و عمّار و مقدار و اباذر و حذیفه خبر ده. مرا دفن نکن، مگر در شب و قبر مرا به هیچ کس اطلاع نده تا مخفی بماند.[10]

حضرت زهرا(س) به اسماء بنت عمیس فرمود:

یا اَسْماءُ اِذا مِتُّ فَاغْسِلْینِی اَنْتِ وَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طالِبٍ(ع) وَ لا تُدْخِلِْی عَلَیَّ اَحَداً؛[11] ای اسماء، وقتی من از دنیا رفتم، تو و علی(ع) مرا غسل دهید و هیچ کس را در کنار جنازه من راه ندهید.[12]

5. دشمن من و رسول خدا را آگاه مکن!

همچنین آن حضرت خطاب به امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود:

اُوصِیکَ اَنْ لایَشْهَدَ اَحَدٌ جِِنازَتِی مِنْ هؤلاءِ الَّذینَ ظَلَمونِی وَ اَخَذوا حَقِّی فَاِنَّهُمْ عَدُوِّی وَ عَدُوُّ رَسولِ اللهِ وَ لا تَتْرُکْ اَنْ یُصَلِّیَ عَلَیَّ اَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لا مِنْ اَتْباعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی الَّیْلِ اِذا هَدَأت الْعُیُونُ وَ نَامَتِ الاَبْصارُ؛[13] (ای علی) تو را وصیت می کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب کردند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند؛ زیرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم ها آرام گرفته و دیده ها به خواب فرو رفته باشند.[14]

ج) وصیت نامه مکتوب

سخنان فاطمه(س) در آخرین لحظات با شوهر مظلوش به پایان رسید. او با ذکر شهادتین برای همیشه چشمان خود را بر روی دنیا بست و به دیار ابدی، نزد پدرش رسول گرامی اسلام شتافت. به اطراف خانه خانه خویش نگاه کرد، چشمش به بسته ای افتاد که از همسرش به یادگار مانده بود. آن را باز کرد و دید حضرت فاطمه، چنین وصیت کرده است:

بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. هذا ما اَوْصَتْ بِهِ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسولِ اللهِ، اَوْصَتْ وَ هِیَ تَشْهَدُ اَنْ لا الهَ اِلاّ اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ لارَیْبَ فیها وَ اَنَّ اللهَ یَبْعَثُ مَنْ فُی الْقبورِ، یا عَلِیُّ اَنَا فاطِمَةُ بَنتُ مُحَمَّدٍ(ص) زَوَّجْنَی اللهُ مَنْکَ لأکونَ لَکَ فِی الدُّنیا وَ الاخِرةِ، اَنْتَ اَوْلی بِی مِنْ غَیْرِی، حَنِّطْنی و غَسِّلْنِی و کَفِّنِّی بِاللَّیلِ وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ وَ لا تُعْلِمْ اَحَداً وَ اَسْتَوْدِعُکَ اللهَ و اقْرَءُ عَلی وُلْدِی السَّلامَ اِلی یَومِ الْقِیامَةِ؛[15] به نام خداوند بخشنده و مهربان. این وصیّت نامه فاطمه دختر رسول خداست و در حالی وصیّت می کند که شهادت می دهد خدایی جز خدای یگانه نیست و محمّد(ص) بنده و پیامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و همانا روز قیامت فراخواهد رسید و شکّی در آن نیست و خداوند مردگان را از قبر زنده کرده، وارد محشر می فرماید.

ای علی! من فاطمه دختر محمّد هستم. خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت برای تو باشم. تو از دیگران بر من سزاوارتری. حنوط و غسل و کفن کردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن کن و به هیچ کس اطّلاع نده. تو را به خدا می سپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت، سلام و درود می فرستم.[16]

پی نوشت ها:

[1] . فروع کافی، شیخ کلینی، ج7، ص48، حدیث5؛ بحارالانوار، ج43، ص235.

[2] . معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث البلادی، ج6، ص 194.

[3] . کتاب زهرة الریاض کوکب الدّری، ج1، ص253.

[4] . بحارالانوار ، ج79، ص27.

[5] . طبری عن احمد بن محمد الخشّاب عن زکریا بن یحیی عن ابن ابی زائده عن أبیه عن محمد بن الحسن عن ابی بصیر عن ابی عبدالله قال امیرالمؤمنین ... .

[6] . بحارالانوار، ج43، ص217؛ ج78، ص253؛ ج28، ص304؛ علل الشرائع، ج1، ص188.

[7] . روضة الواعظین ذکر حدیثاً فی مرض فاطمه، ص 130.

[8] . کشف الغمة ، ج 2، ص 68.

[9] . الطبری الامامی عن احمد بن محمد الخشّاب عن زکریا بن یحیی ابن ابی زائدة عن أبیه عن محمد بن الحسن عن أبی بصیر عن ابی عبدالله قال... .

[10]. دلائل الامامة طبری، ص44؛ بحار الانوار، ج78، ص310.

[11]. عن عمارة بن المهاجر عن ام جعفر.

[12]. ذخائر العقبی، ص 53.

[13]. عن علی بن احمد بن العباس احمد بن یحیی عن عمرو ابن ابی المقدام و زیادبن عبیدالله قالاعن اباعبدالله... .

[14]. بحارالانوار، ج43، ص209؛ ج78، ص253؛ ج28، ص304.

[15] . عن ابن عباس قال... .

[16]. کتاب عوالم، ج11، ص514؛ بحارالانوار، ج43، ص214؛ ج100، ص185؛ ج78، ص390.

منبع:سایت حوزه

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 193 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 23:36

محله قدیمی بنی هاشم
در کتاب(تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان) همه آثار باستانی تخریب شده در توسعه مسجد النبی توضیح داده شده است. محله بنی هاشم در مدینه، در زمان های قدیم از محله های آباد شهر محسوب می شد ولی پس از تسلط آل سعود رو به خرابی گذاشت و در عصر ما این محله از محله های عقب مانده مدینه بود. در این محله به همت ایرانیان مهدیه ای ساخته شد و شیعیان در آن اجتمات تاعشکیل می دادند. دولت سعودی مهدیه را تصرف و آن را مدرسه دخترانه کرد. اکثر منازل شیعیان مدینه در این محله بود. این محله را محله شیعیان هم می نامند. بیشتر خانه های نزدیکان پیامبر و امامزادگان در همین محله بود.
مالکان مغازه ها و دکان های این کوچه از سادات علوی بودند.از سال 1364 هجری شمسی تا 1366 این محله به کلی تخریب و تا قبرستان بقیع باز و محل عبور و مرور زائران شد و بخشی از آن در توسعه شرقی مسجد النبی جزو مسجد شد.

مسجد النبی در مدینه درهای متعدد دارد مانند باب جبرئیل، باب النساء و ... روبروی باب جبرئیل و باب النساء خانه ها و کوچه های تنگ و بسیار قدیمی وجود داشت. این خانه ها و کوچه ها معروف به محله بنی هاشم بود.

برخی از این کوچه ها تا قبرستان بقیع امتداد داشت و در دوران های مختلف محفوظ مانده بود و برخی از خانه های آن نیز بازسازی شده بودند. مالکان مغازه ها و دکان های این کوچه از سادات علوی بودند.از سال 1364 هجری شمسی تا 1366 این محله به کلی تخریب و تا قبرستان بقیع باز و محل عبور و مرور زائران شد و بخشی از آن در توسعه شرقی مسجد النبی جزو مسجد شد. همین الان از باب البقیع، قبرستان بقیع به طور مستقیم دیده می شود.

در این محله آثار تاریخی هم تخریب شد. در کتاب(تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، اصغر قائدان) همه آثار باستانی تخریب شده در توسعه مسجد النبی توضیح داده شده است. محله بنی هاشم در مدینه، در زمان های قدیم از محله های آباد شهر محسوب می شد ولی پس از تسلط آل سعود رو به خرابی گذاشت و در عصر ما این محله از محله های عقب مانده مدینه بود. در این محله به همت ایرانیان مهدیه ای ساخته شد و شیعیان در آن اجتمات تاعشکیل می دادند. دولت سعودی مهدیه را تصرف و آن را مدرسه دخترانه کرد. اکثر منازل شیعیان مدینه در این محله بود. این محله را محله شیعیان هم می نامند. بیشتر خانه های نزدیکان پیامبر و امامزادگان در همین محله بود.

منبع:خبر آنلاین

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 170 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 23:36

نسخه ها و نوشته های دفینه یا گنج

بعضی اوقات نوشته هائی رو میبینم روی پوست که با خون نوشته شده است.

اکثر نوشته های روی پوست با خون گنج نامه یا نسخه نیست و بیشتر آنها دعا هست و جزو طلسمات محسوب میشود و اکثرا با خون کفتر نوشته میشده است.

گنج نامه ها اکثرا روی سنگ است و بعد از آن به ترتیب روی پوست آهو و پوست گاو و گنج نامه های مهم که درباری بوده است بعد از سنگ بیشتر روی پوست کرگدن میباشد. ولی اکثر گنج نامه ها روی سنگ یشم حکاکی میشده است.

بیشتر نوشته های روی پوست را داغ میکردند و جوهر های مخصوصی بود که قابل شستشو بود و آب آنها را از بین نمیبرد که اکثر نوشته های روی پوست با این جوهر نوشته میشده است.

بعضی اوقات نوشته هائی رو میبینم روی پوست که با خون نوشته شده است.

اکثر نوشته های روی پوست با خون گنج نامه یا نسخه نیست و بیشتر آنها دعا هست و جزو طلسمات محسوب میشود و اکثرا با خون کفتر نوشته میشده است.

پس این مورد رو اشتباه نکنیم.

پوستها در زمان خود دباغی میشدند و مواد مخصوصی مانند رزین و روعن به آنها میخورده است که عمر پوست رو بالا میبرده و مقاومت آن را بسیار زیاد میکرده. این پوستها اگر در جای مناسب نگهداری شوند تا پنج هزار سال عمر میکنند.

پوستها را اکثرا در جای خشک یا داخل نی نگهداری میکردند و دو سر آن را می بستند و هر چه به پوست هوای کمتری برخور کند سالم تر میماند و عمر آن طولانی تر میشود.

ولی باز هم مگویم که هشتاد درصد گنج نامه ها روی سنگ نوشته میشده است

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 173 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 19:39

گنج یابی در قبرستان باستانی

جنازه هایی که در غارها و زاغه ها میباشد و جنازه هایی که در صحرا میباشد و جنازه هایی که در کوهستانها میباشد از نظر ماهیت کاملاٌ با هم متفاوت است.

هر قبرستان و هر گوری دارای اموال نمی باشد. چون بسیاری از مردم فقیر بوده اند و بدون اموال دفن میشدند.

در گذشته ما گورستانهای دسته جمعی نیز داریم که متعلق به افراد مریض است. در جاهائی که وبا یا طاعون می آمده جنازه افراد را به صورت دسته جمعی دفن میکردند. در همینجا یک مطلب بسیار مهم را برایتان بگویم و آن اینکه کسانی که قبری را میشکافند خیلی باید مواظب باشند و بفهمنه که جنازه مریض هست یا نیست و حتماٌ باید استخوان شناس باشند و یا بتوانند استخوان اشخاص مریض را از استخوان افراد سالم تشخیص دهند تا با مشکلی مواجه نشوند.

همیشه وقتی میخواهید قبری را باز کنید حتماٌ از دستکش و ماسک حسابی استفاده کنید.

جنازه هایی که در غارها و زاغه ها میباشد و جنازه هایی که در صحرا میباشد و جنازه هایی که در کوهستانها میباشد از نظر ماهیت کاملاٌ با هم متفاوت است.

هر قبرستان و هر گوری دارای اموال نمی باشد. چون بسیاری از مردم فقیر بوده اند و بدون اموال دفن میشدند.

در هر قبرستان تعدادی قبر سلطانی وجود دارد که دارای اموال میباشند که باید بتوانید آنها را تشخیص دهید و از روی بعضی شواهد تشخیص آنها امکان پذیر است.

اکثر گورستانها در سینه کشی ها و کنار رودخانه ها میباشد. در بسیاری از قبرستانها یک چهارطاقی نیز میباشد که نشان میدهد در میان آن چهار طاقی شخص مهمی فوت کرده است و اکثرا دارای اموال میباشند.

در ایران قبرهای یهودی نیز بسیار است که نوع قرار کرفتن سنگ آنها متفاوت است و میتوان از روی سنگ قبر فهمید که این قبر متعلق به یک یهودی است.(سنگ قبر یهودیان دارای فلش است).

و مطلب آخر در مورد کسانی که به حفاری میروند و میگویند در سه متری یا چهار متری یک طابوت طلا یا یک جنازه مومیایی پیدا کرده ایم. اینها همه دروغ است. شخصیتهایی را که در طابوت طلا یا نقره یا سنگ یشم میگذاشتند همیشه در عمق بالای بیست متر دفن میکردند. و در عمق کم اینکار انجام نمیشد. برای این جنازه ها حتماٌ اطاقی از ساروج درست میکردند و آن را آنقدر پایین میبردند که از گزند جانوران خاک به دور باشد و همچنین دزدان نتوانند گزندی به جنازه و اموال آن بزنند. در کنار این جنازه ها حتماٌ اموال فراوان وجود دارد و کنیزان و نوکران آنها را نیز با جنازه اربابشان زنده به گور میکردند. پس اگر کسی گفت جنازه ای در آورده بدون اموال بدانید که احتمال دروغ گفتن آن زیاد است.

آثار, علائم, گنج, فلزیاب, گنج یابی , قبرستان, باستانی
همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 193 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 19:39

دفع شر طلسم

ldquo;اللَّهُمَّ رَبَّ مُوسَی وَ خَاصَّهُ بِکَلَامِهِ وَ هَازِمَ مَنْ کَادَهُ بِسِحْرِهِ بِعَصَاهُ وَ مُعِیدَهَا بَعْدَ الْعَوْدِ ثُعْبَاناً وَ مُلَقِّفَهَا إِفْکَ أَهْلِ الْإِفْکِ وَ مُفْسِدَ عَمَلِ السَّاحِرِینَ وَ مُبْطِلَ کَیْدِ أَهْلِ الْفَسَادِ مَنْ کَادَنِی بِسِحْرٍ أَوْ بِضُرٍّ عَامِداً أَوْ غَیْرَ عَامِدٍ أَعْلَمُهُ أَوْ لَا أَعْلَمُهُ وَ أَخَافُهُ أَوْ لَا أَخَافُهُ فَاقْطَعْ مِنْ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ عَمَلَهُ حَتَّی تُرْجِعَهُ عَنِّی غَیْرَ نَافِذٍ وَ لَا ضَارٍّ لِی وَ لَا شَامِتٍ بِی إِنِّی أَدْرَأُ بِعَظَمَتِکَ فِی نُحُورِ الْأَعْدَاءِ فَکُنْ لِی مِنْهُمْ مُدَافِعاً أَحْسَنَ مُدَافَعَةٍ وَ أَتَمَّهَا یَا کَرِیمrlm;rdquo;

برای در امان ماندن از شر طلسم به این نکته ها توجه کنید. ۱٫ خواندن و فوت کردن سوره های کافرون ناس و فلق به ۶ جهت بالا پایین چپ و راست عقب و جلو - ۲٫ خواندن۵ مرتبه آیت الکرسی وهدیه ثوابش به امام عصر ع ۳٫ خواندن دعای امام چهارم ع دعای حفظ از شر دشمن که در مفاتیح است در ضمن در ادامه اش یک دعای ۲ خط و یک توصیه برای خواندن سوره توحید به شش سمت خوانده در ضمن اگر کسی به تونه بعد از نماز صبح سوره توحید رو به ۶ جهت هر جهت ۲ مرتبه جمعا ۱۲ مرتبه در اون روز هیچ گناهی براش نوشته نمیشه این حدیث امام علی ع است این نکته مهمیه هم در دفینه یابی هم تزکیه نفس حتما مراقبت کنید حتی اگر نماز خون هم نیستید عمل کنید واقعا اکسیره اعظم همینه-۴ . به همراه داشتن و یا خواندن دعای معراج و نادعلی و اگر ونستید ی قرآن کوچک همراه داشته باشید.۵٫ علامه کفعمی دعایی به عنوان حدیث قدسی نقل کرده است که خداوند به حضرت محمد(ص) فرمود: ldquo;کسی که دوست دارد از سحر در امان باشد، بگوید:
ْ ldquo;اللَّهُمَّ رَبَّ مُوسَی وَ خَاصَّهُ بِکَلَامِهِ وَ هَازِمَ مَنْ کَادَهُ بِسِحْرِهِ بِعَصَاهُ وَ مُعِیدَهَا بَعْدَ الْعَوْدِ ثُعْبَاناً وَ مُلَقِّفَهَا إِفْکَ أَهْلِ الْإِفْکِ وَ مُفْسِدَ عَمَلِ السَّاحِرِینَ وَ مُبْطِلَ کَیْدِ أَهْلِ الْفَسَادِ مَنْ کَادَنِی بِسِحْرٍ أَوْ بِضُرٍّ عَامِداً أَوْ غَیْرَ عَامِدٍ أَعْلَمُهُ أَوْ لَا أَعْلَمُهُ وَ أَخَافُهُ أَوْ لَا أَخَافُهُ فَاقْطَعْ مِنْ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ عَمَلَهُ حَتَّی تُرْجِعَهُ عَنِّی غَیْرَ نَافِذٍ وَ لَا ضَارٍّ لِی وَ لَا شَامِتٍ بِی إِنِّی أَدْرَأُ بِعَظَمَتِکَ فِی نُحُورِ الْأَعْدَاءِ فَکُنْ لِی مِنْهُمْ مُدَافِعاً أَحْسَنَ مُدَافَعَةٍ وَ أَتَمَّهَا یَا کَرِیمrlm;rdquo; ۶ .در صحیفه الرضا از امام رضا(ع) نقل شده است: ldquo;به جهت دفع ضرر سحر و بطلان آن دستت را مقابل صورت قرار بده و بخوان : بسم الله العظیم ربّ العرش العظیم إلاّ ذهبت و انقرضت.۷ حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان از امیر المؤمنین(ع) نقل نموده است که جهت باطل کردن سحر این جملات را بنویسید و همراه خود داشته باشید :
بسم الله و بالله ، بسم الله و ما شاء الله، بسم الله و لا حول و لا قوّه إلاّ بالله .قال موسی ما جئتم به السحر إنّ الله سیبطله إنّ الله لا یصلح عمل المفسدین فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین - ۸- خواندن این آیه نیز جهت خنثی کردن اثر سحر وارد شده است:إنَّ ربّکم الله الذی خلق السموات و الأرض فی ستة أیّام ثمّ استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثاً و الشمس و القمر و النجوم مسخّرات بأمره ألاَ له الخلق و الأمر تبارک الله ربّ العالمینrdquo;.ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِین

درباره آیین، فرهنگ و تمدن باستان ,
همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 185 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 19:39

کلید خط میخی هخامنشی

گنج گنج یابی دفینه زیرخاکی خط میخی هخامنشی کلید الفبای خطوط باستانی ,

خط میخی هخامنشی از خط میخی اکدی و خط میخی اکدی از خط سومری گرفته شده.خط میخی هخامنشی۳۶ نشانه ۸ اندیشه نگار ۲واژه جداکن و نشانه هایی برای اعداد دارد. ار چپ به راست نوشته می شود و هجا نگار است

http://irantreasure.blog.com/wp-content/blogs.dir/00/07/40/98/7409892/files/khat/mikhi0.jpg

http://irantreasure.blog.com/wp-content/blogs.dir/00/07/40/98/7409892/files/khat/mikhisayi.jpg

گنج ,گنج یابی ,دفینه ,زیرخاکی, خط میخی, هخامنشی, کلید الفبای ,خطوط باستانی
همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 195 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 19:39

علامت مار و جوغان
چنانچه زبان مار به دو قسمت تقسیم شده باشد، یا اینکه اصلا زبان آن بیرون نباشد، می بایست درست بر عکس عمل نمایید و در این حالت باید دهانه چاه موصوف را در مسیر نوک دم مار، پیدا نمایید.

وقتی در روی سنگی، ماری یافتید که زبانش بیرون می باشد و در جلوی سرش نیز یک جوغان گرد (کاسه) وجود داشته باشد، باید در مسیر سر مار رفته تا دهانه مسدود شده چاهی را بیابید و در انتهای دیواره چاه یک سنگ بزرگ یا ساروج که به منزله در ورودی نیز بوده، وجود دارد و دفینه آن در اتاقی پشت آن قرار داده شده است. باید متذکر شوم که این دفینه دارای تله بوده چرا که زبان مار از دهانش بیرون بوده که هم مسیر را برای شما تعیین می نماید و هم به وجود تله اشاره دارد و لذا باید تمام جوانب کار بررسی گردیده و با احتیاط ، وارد عمل شوید.

توضیح اینکه: چنانچه زبان مار به دو قسمت تقسیم شده باشد، یا اینکه اصلا زبان آن بیرون نباشد، می بایست درست بر عکس عمل نمایید و در این حالت باید دهانه چاه موصوف را در مسیر نوک دم مار، پیدا نمایید.

ضمنا همانگونه که در تصویر زیر مشاهده می نمایید، حفاری از بالای سر اتاق که احتمالا کمی برجسته تر از اطراف میباشد، کاملا اشتباه است، زیرا مانند این می باشد که ما بخواهیم برای نماز خواندن، از بالای گنبد سقف یک مسجد سقف را سوراخ کنیم و وارد آن شویم!! که امری تقریبا دست نیافتی خواهد بود.

در پایان باید اضافه نمایم که این دفینه معمولا در عمقی در حدود 5 الی ۷ متری بوده ولیکن امکان دارد، بنابر شرایط مناطق مختلف کشور ، عمق آن بیشتر یا حتی کمتر از این میزان هم باشد.

مار و جوغان

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 174 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 19:39

تدفین مردگان در باستان
نوع تدفین در هر سرزمین و در هر تاریخی همواره نشانگر نوع عقاید ،آداب ، رسوم ،سنتها و باورهای یک قوم یا مردم آن سرزمین بوده است مطالعه تدفین در بررسی ها و مطالعات مربوط به مردم شناسی و شناخت جوامع ابتدایی و تاریخ تحولات آن بسیار موثر است. زیرا در طول تاریخ ، مرگ عامل مرموز و ناشناخته ای برای بشر بوده است که تنها راه شناخت وتجربه آن ، خوابها و خرافه ها ،داستانها و افسانه های خودساخته مردمان بوده است.

چکیده
عقیده به معاد نگاهی بوده که مردم به مسئله مرگ داشتند و این یک اصل مشترک و واحد بین همه آدمیان در تمام دورانها و در سرزمینهای مختلف بوده است .در جوامع اولیه تصور روح و روان بسیار مبهم و پیچیده است . بشر نخستین اجداد و اموات خود را می پرستیدند و این پرستش نیاکان خالی از فکر بقایای روح نبود .ادامه و باقیمانده این باورهای دینی یکی از جریانهایی است که در تدفین های تابوتی و خمره ای و ... دخیل بوده است .

آیین تدفین در عهد باستان

نوع تدفین در هر سرزمین و در هر تاریخی همواره نشانگر نوع عقاید ،آداب ، رسوم ،سنتها و باورهای یک قوم یا مردم آن سرزمین بوده است مطالعه تدفین در بررسی ها و مطالعات مربوط به مردم شناسی و شناخت جوامع ابتدایی و تاریخ تحولات آن بسیار موثر است. زیرا در طول تاریخ ، مرگ عامل مرموز و ناشناخته ای برای بشر بوده است که تنها راه شناخت وتجربه آن ، خوابها و خرافه ها ،داستانها و افسانه های خودساخته مردمان بوده است.


تدفین مردگان در عصر آهن

باستان شناس ها معتقدند که در عصر آهن تغییرات عمده ای در شیوهٔ تدفین بوجود آمده و بر خلاف سابق که مردگان در درون منازل دفن می شوند ، در این عصر به محوطه هایی به نام قبرستان منتقل شده اند . تغییر وضعیت در تدفین با ورود اقوام مهاجر و نفوذ فرهنگ مهاجمین در فرهنگ اقوام بومی تأثیر عمیقی داشته است . تجوه تدفین مردگان در اکثر نقاط فلات ایران به سه نوع است:
  1. قبور حفره ای
  2. قبور خمره ای
  3. قبور حفره ای با پوشش سنگی
  1. قبور حفره ای ساده
    این نوع قبور به طرز خیلی ساده در داخل خاک کنده شده ، دفن شده که دارای هیچگونه بافت معماری خاصی نیستند و فقط با خاکبرداری از زمین به شکل قبر در آمده اند . در این نوع قبور نخست حفره ای را که کمی بیش از طول و عرض بدن انسان بوده می کندند و مرده را داخل حفرهٔ کنده شده قرار می دادند و روی آن را با تیرهای چوبی ، شاخ و برگ درختان پوشانیده و سپس روی آن را خاک می ریختند . معمولاً خاک دستی ( خاک نوبت دوم ) را خاک رس بسیار نرم که با خاک زمین های اطراف قبر تفاوتی اساسی دارد ، تشکیل می دهد . دربارهٔ جنسیت افراد به خاک سپرده شده در این قبور می توان اظهار داشت که در این قبور جنسیت های مختلف اعم از زن ، مرد و کودک دفن شده اند . مردگان را در این قبور گاهی به پهلوی راست و گاهی به پهلوی چپ و گاهی به صورت چمباتمه خوابانیده اند . در تپه حصار مردگان را در یک یا چند لباس پیچانیده اند که این از بقایای پارچه ها در قبرستان این تپه مشهود است . وجود قبرهای زیاد در تپه شمالی حصار نشان می دهد که بیشتر مردم برای دفن اجساد ، مرده ها را در محلی خاص دفن می کردند .

  2. قبور خمره ای
    در این نوع قبور ، مردگان را در خمره هایی قرار می دادند . بیشتر محققین معتقدند که نوع تدفین ارتباط نزدیکی با وضعیت جنین در داخل رحم مادر دارد ؛ یعنی همان طور که انسان در رحم مادر قرار گرفته ، پس از مرگ نیز به همان حالت به خاک سپرده می شود . این نوع تدفین گویای فلسفه ی مرگ و زندگی است ؛ تولدی نو ، بدین معنی که همین جسم با این اعتقاد زندگی جدید را شروع کرده است و حیات دوباره در جهان دیگر خواهد داشت . به همین منظور ابزارکاری که او به طور کلی که به هنگام حیات با آنها سروکار داشته ، با او در درون قبر نهاده شده است .

  3. قبور حفره ای با پوشش سنگی

    این قبور همانند قبور حفره ای ساده با خاکبرداری از زمین شکل گرفته و دارای بافت معماری خاصی نیستند و اندازهٔ آنها هم به قامت انسان که دفن می شود ، بستگی دارد . در اطراف این قبور و روی آنها تخته سنگهایی قرار می دادند و مرده را به صورت چمباتمه و از پهلو به طرف جهات اصلی می خوابانیده اند . آنان با این کار می خواستند آرامگاهی نظیر خانه های جهان زندگان به مردگان بدهند . گاهی هم دیواره ها و با کف قبر را سنگ فرش می کردند که نشانهٔ فرد از مقام در اجتماع ( در زمان حیاتش ) بوده است . گاهی هم از این قبور به عنوان قبرهای خانوادگی استفاده می کردند به این ترتیب که گاهی مرده اول را با لایه ای از خاک می پوشانیدند و مرده دوم را قرار می دادند و گاهی هم وسایل درون گور و استخوانهای مرده اول در گوشه ای از قبر جمع کرده و مرده دوم را قرار می دادند .


    عقاید و آئین تدفین
    ساکنان فلات ایران در دوران بسیار کهن عقیده داشتند که انسان پس از مرگ در دنیای دیگر به زندگی خود ادامه می دهد . از این رو مقداری غذا در ظرف های سفالین بالای سر و پای مردگان با ابزار و اثاثیه و اسلحه و سایر لوازمی که وی در طول زندگی به آنها نیاز دارد ، را همراه او دفن می کردند . البته این عمل در اقوام مختلف دارای شدت و ضعف بوده است . جالب توجه است گور دختری در تپه حصار که در این قبر علاوه بر انواع جواهرات و اسباب بازی زمان کودکی ، مقداری ظرف و اثاثیه که در زمان بزرگی دختر و شوهر داریش لازم می شده ، با او دفن کرده اند . از این موضوع می توان نتیجه گرفت که در آن زمان مردم معتقد بودند که دختر پس از مرگ ، در عالم دیگر به حد بلوغ می رسد و احتیاج به وسایل دیگری غیر از اسباب های زمان کودکی دارد .


    تدفین مردگان در طبقه اول تپه حصار
    تقریباً در تمام قبرها پاهای مردگان خم و یکی از دستها به طرف دهان آورده شده ، از این رو معلوم می شود عقیدهٔ این مردم چنین بوده که انسان پس از مرگ از بین نرفته و همچنین قرار دادن ظروف ، اغذیه و جواهرات اشاره ای به زندگی ماوراء زمینی باشد . در طبقه اول تپه حصار ، مردگان را به سمت مشرق ، جایی که خورشید طلوع می کند ، دفن می کردند . این نشانگر این است که خورشید و آفتاب مورد توجه آنان بوده است . اما صورت مردگان به یک طرف نبوده ، به نظر می آید که در هر زمانی از روز که می خواستند مرده را دفن کنند ، بدنش را به سمت مشرق و صورتش را به سمت جایی که افتاب در آن لحظه آنجا بوده است ، قرار می دادند.

    به طور کلی در تپه حصار مردگان را به سه شکل دفن می کردند :
    1. دفن مردگان به پهلوی چپ : این روش تدفین که تقریباً نیمی از تدفین را در فلات مرکزی به خود اختصاص داده است ، شامل سه حالت << خم شده >> ، << جمع شده >> و << چمباتمه >> است . در حالت << خم شده >> ، تنها دستان مرده ( گاهی یک دست ) را به طرف دهان و سر او قرار داده و او را دفن می کنند . در نوع دیگر یعنی در حالت << جمع شده >> ، همچنان که دستان به طرف دهان و سر جمع شده اند ، زانوهایشان هم کمی خم شده اند . اما در حالت << چمباتمه >> که به << جمع شده کامل >> و << تدفین جنینی >> هم معروف است ، دستها و پاها کاملاً جمع شده اند ، درست همانند جنینی در رحم مادر ( دربارهٔ علت آن در گذشته بحث شد ) ، به همین دلیل هم به تدفین جنینی معروف گشته است . باید دقت داشت که این نوع تدفین تنها در قبور خمره ای رسم نیست و گاهی در قبور حفره ای هم دیده شده است .
    2. دفن مردگان به پهلوی راست : این نوع تدفین که خیلی کم در فلات مرکزی ایران رایج بوده است ، بیشتر در تپه حصار مشاهده شده است . در این نوع تدفین حالت دستها معیار خاصی ندارند ، گاهی بروی شکم ، نزدیک زانوها و گاهی به سمت کوزه ها و ظرف های دفن شده همراه گور دیده شده است . هنوز اطلاعات دقیقی از علت تمایز این دو نوع تدفین که نوع دوم بیشتر در حصار و در جاهای دیگر کمتر دیده شده ، منتشر نشده است .
    3. دفن مردگان به حالت طاقباز : در این نوع تدفین که به ندرت و حتی کمتر از نوع دوم در فلات مرکزی مشاهده شده ، تقریباً بر سه نوع است : طاقباز با پاهای جمع شده به حالت چمباتمه ، طاقباز با پاهای به حالت نشسته و طاقباز با پاهای روی هم انداخته شده ، تنها چند نمونهٔ انگشت شمار از این نوع تدفین گزارش شده که ان هم در تپه حصار دامغان می باشد . ما در اینجا به بعضی از خصوصیات اولین قبر اشاره می کنیم . در اولین نمونه مرده به پشت یا طاقباز دفن شده است ، دستها روی سینه و پاها روی هم افتاده است که متعلق به یک مرد بالغ است . در بعضی از این موارد یافت شده هم یکی از دستها زیر چانه قرار داشته است.

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 193 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 19:39

مقبره شاهان و حاکمان یا تومولوس ها
تمام تومولوس ها آنطور که حدس زده می شود ، پر از طلاهای درخشان یا مومیایی و ... نمی باشند. در این گونه مزارها ، اشیایی وجود دارد که انسانهای مرده در طول حیاتشان صاحب آنها بوده اند و بدین ترتیب در بعضی از این مزارها اشیایی ناچیز و در بعضی از آنها بسیار زیاد و ارزشمند وجود دارد.

تومولوس مقبره شاهان

تومولوس: مزاری که برای پادشاه و خانواده پادشاه بوده و اتاقیست که اول بر روزی زمین یا کمی پایین تر از سطح زمین بنا می شود و سپس با توده ای از خاک و یا تپه ای که از سنگ تشکیل شده ، پوشیده می شود . این مزار ها از طرف معماران روز ساخته می شد .

نباید با نگاه به ظاهر بیرونی آن گول خورد ، زیرا معمولا معماری عظیمی را در درونشان حفاظت می کنند. پادشاه و یا افرادی که از خانواده پادشاه می مردند ، با اشیایی که استفاده می کردند و هدیه هایی که دریافت میکردند، در اتاقهایی ساروجی یا سنگی و یا چوبی ساخته میشد و به همراه جسد دفن می شدند .

بلندی تومولوس، و زیبایی معماری آن با توجه به ثروت و ارزش فرد مرده ، متغیر می باشد، آنها که ارتفاع بلندتری دارند، برای پادشاهان و حکام ثروتمندتری می باشد.

این بناها همیشه دارای ارتفاعاتی با ضرایب 9 ، مثل 9 ، 18 ، 27 ، 36 متر می باشند.

البته بايد در نظر داشت كه فرسايش و نيز گاهي اوقات سازه هايي كه در سالهاي پس از آن بر روي تپه ساخته مي شده است نيز مي تواند ارتفاع را تا دو متر بيشتر و يا كمتر بنمايد.

تومولوس ها تپه های ساختگی می باشند و علیرغم اینه شبیه به تپه های کوچک دست ساز می باشند ولی با توجه به ویژگی هایشان ، از تپه های کوچک دست ساز متمایز می باشند، مشخص ترین ویژگی آنها این است که به شکل قیف وارونه می باشند.

اگر از دور و نزدیک به تومولوس دقت شود، همیشه ساختگی بودنش کاملا مشخص می باشد. البته معماری درون و بیرون تومولوس ، با توجه به ارزش و قدرت فرد مرده و موقعیت جغرافیایی و آیین و رسوم اقوام مختلف، تغییر می کند و استاندارد مشخصی ندارد .

برای اینکه خاک نلغزد و باعث رانش نشود، در موضع پایین دیوارهایی وجود دارد که از سنگهای بزرگی تشکیل شده است.

در تومولوس ها علاوه بر اینکه بر جلوگیری از دستبرد تدابیری در نظر گرفته می شده است، در مکانی ساخته می گشت که از دور دست ها به وضوح دیده بشود.

تمام تومولوس ها آنطور که حدس زده می شود ، پر از طلاهای درخشان یا مومیایی و ... نمی باشند. در این گونه مزارها ، اشیایی وجود دارد که انسانهای مرده در طول حیاتشان صاحب آنها بوده اند و بدین ترتیب در بعضی از این مزارها اشیایی ناچیز و در بعضی از آنها بسیار زیاد و ارزشمند وجود دارد.

معمولا در تومولوس های متعلق به زنان، زیورآلات و آویزه های زیادی موجود است و در تومولوس هایی که متعلق به مردان می باشد، وسایل و ابزار جنگ و نبرد بیشتر به چشم می خورد.

ضمنا تومولوس ها جزو مناطق و محوطه های حفاظت شده تلقی می گردند و حفاری آنها با توجه به قوانین کشورمان ممنوع می باشد.

تومولوس مقبره شاهان

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 182 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 19:39

شناخت علائم گنج و دفینه در زیرزمین

از دیگر نشانه ها، سنگچین با ملات و یا وجود تخته سنگ یا سنگ های تراش خورده بزرگ در عمق حدودی یک و نیم متر به بعد (که حتی تا عمق 35 متری نیز مشاهده شده است!).

آجر و خشت های خام که بصورت مربع بوده و پلکانی یا منظم و بی دلیل چیده شده باشند بطوریکه مسکونی بودن مکان را تائید نکند، نیز می تواند از نشانه ها دفینه باشد.

و توجه داشته باشید که مشاهده لوزی و هر شی ء فلزی ، سنگی و سفالی و غیره به شکل آن تماما به منزله دنیای مردگان و خانه آخرت مردگان محسوب می گردد و طرز قرار گیری آن بسیار مهم می باشد. همچنین مشاهده سنگهایی به شکل کله قند و نیز هرم 3 یا 4 وجهی آنهم رو به بالا نیز، از نشانه های مذهبی و آیینی بوده و نشانه وجود مقبره ای در زیر همان نقطه به فاصله حداقل 3 و حداکثر 10 برابر می باشد.

آموزش گنج یابی و حفاری

در حین حفاری امکان داره که با علائم و آثار زیادی مواجه بشوید که در اکثر مکان ها مشترک است و امکان داره با آثاری هم مواجه بشوید که تا حالا نمونه اش را از نزدیک مشاهده نکرده باشید و یا نشنیده باشید . معمولا این آثار برای مکانها و یا هدف های کوچک و متوسط صدق می کند .

اول اینکه در سطح زمین باید نشانه هایی وجود داشته باشد. مثلا تخته سنگی که بتواند نظرها را به خود جلب نماید، باید بابقیه سنگهای اطراف فرق داشته باشد و به راحتی نتوان آن را جابجا نمود و یا اینکه نوشته و نشانه هایی بر روی سنگ وجود داشته باشد و یا ...

توجه داشته باشید وجود تخته سنگ، درخت کهنسال، چشمه آب، تپه و تل خاکی،دلیل وجودحتمی و صددرصدی گنج و دفینه نیست!

بعضی از افراد فکر می کنند که هر تپه ای نشانه گنج است، در صورتی که از نشانه های وجود گنج دریک تپه این است که اولا خاک آن دستی بوده و نباید بکر یا طبیعی و دارای رگه های سنگی باشد. ثانیا تپه در محلی قرار گرفته باشه که در اون منطقه مشابه اون تپه کم باشد و در نزدیکی اون تپه آثاری همچون درخت کهنسال و چشمه آب و ...وجود داشته باشد. توجه داشته باشید که با دیدن درست آثار و علائم موجود و گمانه زنی درست و اصولی، می تواند شما را از حفاریهای بیهوده و مایوس کننده، تا حدود زیادی نجات دهد!

پس از شروع حفاری نیز توجه داشته باشید که ابتدا باید از خاک سطح عبور کنید و بسته به منطقه مورد نظر (کوهستانی، جنگلی، کشاورزی و ...) حداکثرتا عمق ۷۰ سانتیمتر، آثاری همچون ذغال، خشت یا تکه آجر،سنگ رودخانه ای و ...تا این عمق، دلیلی محسوب نمیشوند و حدودا از عمق یک متری به بعد است که باید آثار را کم کم مشاهده نمایید، مثل سنگچین، خاک قبر یا اسکلت یا جسد انسان، کوزه سفالی، ذغال چوب یکدست(حداقل۷ سانتیمتر)و یا گلهای صابونی(روغنی) که در گذشته جهت عایق و جلوگیری از عبور آب و رطوبت ومحافظت از اموال مورد استفاده قرار می گرفته و یا ماسه بادی خشک و خاک نرم و زرد رنگ مانند زرچوبه که به عنوان فشار شکن و یا زه کش مورد استفاده قرار می گرفته و همچنین ملات دست ساز آهکی همراه با سنگ چین منظم و طاقی شکل که میتواند این ملات نوعی ساروج نیز باشد و ...

اما وجود ذغال چوب یا سنگ هم از دلایل وجود صددرصد گنج و دفینه نیست، چرا که در گذشته امکان داشته چوپانی و یا فردی در آن مکان آتشی روشن کرده باشد و یا سقف چوبی و دیوار سنگی ساختمان و عمارتی بر اثر جنگ یا آتش سوزی فرو ریخته باشد. آن مکان وقتی تائید میشود که نشانه های دیگر هم وجود داشته باشند و به هیچ عنوان خاک نبایستی بهم خورده و دارای لکه های خاکی با رنگهای مختلف باشد.

از دیگر نشانه ها، سنگچین با ملات و یا وجود تخته سنگ یا سنگ های تراش خورده بزرگ در عمق حدودی یک و نیم متر به بعد (که حتی تا عمق 35 متری نیز مشاهده شده است!).

آجر و خشت های خام که بصورت مربع بوده و پلکانی یا منظم و بی دلیل چیده شده باشند بطوریکه مسکونی بودن مکان را تائید نکند، نیز می تواند از نشانه ها دفینه باشد.

و توجه داشته باشید که مشاهده لوزی و هر شی ء فلزی ، سنگی و سفالی و غیره به شکل آن تماما به منزله دنیای مردگان و خانه آخرت مردگان محسوب می گردد و طرز قرار گیری آن بسیار مهم می باشد. همچنین مشاهده سنگهایی به شکل کله قند و نیز هرم 3 یا 4 وجهی آنهم رو به بالا نیز، از نشانه های مذهبی و آیینی بوده و نشانه وجود مقبره ای در زیر همان نقطه به فاصله حداقل 3 و حداکثر 10 برابر می باشد.

موارد ذکر شده بالا بخش بسیار کوچکی از مبحث چگونگی شناخت آثار و علائم و نیز چگونگی حفاری صحیح و موفقیت آمیز در گنج یابی حرفه ای، میباشد که برای شروع، بحث فوق الذکر ، به عنوان مقدمه آن به تمامی علاقمندان تقدیم می گردد.

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 203 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 19:39

علامت سنگ صندلی در گنج یابی

اگر سنگ صندلی در داخل غار باشد و در اطرافش کنده کاری های گرد و دایره شکل باشد ، گنجینه یک حاکم یا رئیس در داخل صخره های غار ، اتاق های مخفی وجود دارد که معمولاً در کف غار می باشد . البته دیوارهای غارحتماً باید بررسی شوند و فراموش نکنید که کف غار را نیز بررسی نمایید . در حالتی که در روبری سنگ صندلی دره ایی وجود داشته باشد اگر روی صندلی نشستید و پاهایتان به زمین خورد ، دفینه درست زیر پای شما قرار دارد.

این علامت نیز گنجینه بزرگی دارد و آنهایی که به دنبال دفینه می روند خوب نمی توانند تشخیص بدهند که سنگ یافته شده صندلی است یا نه؟ در بغل سنگ صندلی باید جایی باشد که دست را روی آن تکیه بدهند و پشت آن نیز باید به صورتی باشد که به راحتی بتوان سر را به آن تکیه داد و حتی برای پاها نیز باید مکانی تعبیه شده باشد.

اگر این چنین نباشد سنگ صندلی نیست و بدون این موارد سنگ نشیمن گاه محسوب می گردد. اگر در جایی که آرنج قرار می گیرید علامتی وجود داشته باشد احتمالاً روبروی سنگ باید یک برجستگی کوچک (تل خاکی) باشد که دفینه در داخل آن است

اگر سنگ صندلی در داخل غار باشد و در اطرافش کنده کاری های گرد و دایره شکل باشد ، گنجینه یک حاکم یا رئیس در داخل صخره های غار ، اتاق های مخفی وجود دارد که معمولاً در کف غار می باشد . البته دیوارهای غارحتماً باید بررسی شوند و فراموش نکنید که کف غار را نیز بررسی نمایید . در حالتی که در روبری سنگ صندلی دره ایی وجود داشته باشد اگر روی صندلی نشستید و پاهایتان به زمین خورد ، دفینه درست زیر پای شما قرار دارد.

اگر در سنگ صندلی هر دو تکیه گاه دست موجود بود. می تواند دفینه در روبروی صندلی در داخل چاهی باشد و اگر یک دسته داشت به سمت آن دسته را دقت کنید . و در آخر اینکه اگر سنگ صندلی به اندازه نشستن دو نفر باشد ، دفینه در زیر خود صندلی بوده که با ساروج یک درپوش دارد

مفهوم آثار و علائم باستانی , سنگ صندلی , سنگ نشیمنگاه , علامت صندلی , نشانه دفینه سنگ صندلی , نشانه های دفینه
همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 203 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 13:51

محوطه باستانی۸۰۰۰ ساله شهریئری مشگین شهر آذربایجان

تاریخ آذربایجان بسی مایه شگفتی و افتخار و البته تاسفها که این تاریخ و آثار روزبه روز از بین میرود.از هر جهتی به فرهنگ و تمدن این ملت نگریسته شود پیامی کاملا شفاف در مقابل دیده گان پدیدار خواهد شد. آذربایجان از دیر باز مهد تمدنهای باستانی بوده است. برای اثبات این واقعیت میتوان به دهها و صدها تمدن اشاره کرد: تپه حسنلی (سولدوز) یانیق تپه(خسرو شهر) تپه آذتک(بین زنجان و ابهر)... دهها تپه باستانی در همدان مانند:تپه نوشیجان، قوشا تپه، چال تپه... و دهها تپه باستانی قزوین مانند:قره تپه، تپه قیزقالاسی، چوبوقلو تپه...و همچنین تپه های باستانی اطراف دریاچه ارومیه که نماد وجود آذربایجان درتمام صحنه های تاریخ است. درتمامی شهرها و روستاهای آذربایجان به سیلی از این تپه های باستانی برمی خوریم. آذربایجان بعد از تمدن انو در تورکمنستان، دومین وطن سومریان بوده که بعد از آذربایجان به بین النهرین (مزوپوتامیا) حرکت کرده اند و تمدن بزرگ دیگری در سومین وطن خود به جهانیان عرضه داشته اند.

این محوطه شامل ۲۸۰ سنگ افراشته باستانی است که دیرینگی آن ها بیش از ۶ هزار سال پیش میلاد برآورد می شود و قدمت این مناطق به دوران اواخر مفرغ و دوره نوسنگی و مس سنگی و نیز اوایل آهن مربوط است.

این سنگ افراشته ها با ارتفاع متفاوت ‪ ۷۰‬تا ‪ ۳۶۰‬سانتی متری که اکثرا منقوش به اشکال انسان هستند. طرح انسان های حک شده بر روی سنگ ها به شکل افرادی دست به سینه و معمولا بدون دهان است و تاکنون فقط هفت قطعه این نوع سنگ - افراشته ها در منطقه حکاری کردستان ترکیه و یک قطعه هم در قپوزستان آذربایجان یافت شده است.

وسعت محوطه شهریری ۴۰۰ هکتار است و در ۶۰ کیلومتری غرب اردبیل، ۲۵ کیلومتری شرقی مشکین شهر، یک کیلومتری شمال روستای پیرازمیان و در کنار رودخانه قره سو واقع شده است.

محوطه شهریری از سه قسمت معبد، قوشاتپه و قله تشکیل شده است و سنگ افراشته های این محل با فرسایش و تخریب زیادی روبه رو هستند و در فروردین ۱۳۹۰ گردباد باعث ویرانی بخشی از این محوطه شد.

محوطه باستانی <<شهریری>> در سال ۱۳۸۱ از سوی میراث فرهنگی استان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. از زمان پیدا شدن این محوطه تاکنون، هشتاد درصد آثار آن از میان رفته است.


تاریخ آذربایجان بسی مایه شگفتی و افتخار و البته تاسفها که این تاریخ و آثار روزبه روز از بین میرود.از هر جهتی به فرهنگ و تمدن این ملت نگریسته شود پیامی کاملا شفاف در مقابل دیده گان پدیدار خواهد شد. آذربایجان از دیر باز مهد تمدنهای باستانی بوده است. برای اثبات این واقعیت میتوان به دهها و صدها تمدن اشاره کرد: تپه حسنلی (سولدوز) یانیق تپه(خسرو شهر) تپه آذتک(بین زنجان و ابهر)... دهها تپه باستانی در همدان مانند:تپه نوشیجان، قوشا تپه، چال تپه... و دهها تپه باستانی قزوین مانند:قره تپه، تپه قیزقالاسی، چوبوقلو تپه...و همچنین تپه های باستانی اطراف دریاچه ارومیه که نماد وجود آذربایجان درتمام صحنه های تاریخ است. درتمامی شهرها و روستاهای آذربایجان به سیلی از این تپه های باستانی برمی خوریم. آذربایجان بعد از تمدن انو در تورکمنستان، دومین وطن سومریان بوده که بعد از آذربایجان به بین النهرین (مزوپوتامیا) حرکت کرده اند و تمدن بزرگ دیگری در سومین وطن خود به جهانیان عرضه داشته اند.

دشت مشگین شهر درشمال شرقی آذربایجان ایران حدوداً ۶۳ کیلومتری شرق اهر،۱۰۵ کیلومتری شمال شرقی اردبیل قرار دارد،شهر یئری ۲۸ کیلومتری مشگین شهر و ۲ کیلومتری روستای پیرازمیان در این دشت واقع شده است. وسعت منطقه مورد مطالعه توسط میراث فرهنگی اردبیل ۴۰۰هکتار اعلام شده که فقط به اطراف رودخانه قره سو محدود شده است. تیم چالز برنی و سه تن از همکارانش(رابرت بولی،مایکل لوید اینگراهام،جفری سامرز) که در سوم آگوست ۱۹۷۶ میلادی (۱۳۵۷ش) برای ارزیابی ظرفیت بالقوه منطقه تحقیقاتی انجام داده اند.در مقاله ای با عنوان<<استلها و محوطه دشت مشگین شهر>>چنین می نویسند: محدوده شرقی منطقه مورد مطالعه در محل تلاقی جاده اصلی شرق به غرب
مشگین شهر و جاده اصلی اردبیل به دشت مغان تعیین شده است. این محوطه به طرف شمال نیز ادامه می یابد.
دومحوطه درغرب مشگین شهر کشف شده است که می توان آن را پاسگاه مرزی اورارتوها لقب داد. در دشت اردبیل نیزشواهد روشنی از استقرار اورارتوها به چشم می خورد.پس از سقوق اورارتو ها بلا فاصله به استکام بندی درمنطقه وسیعی از حاشیه دشت قره سو تا انتهای دشت مشگین شهر انجام شده است.کل منطقه مورد مطالعه حدودا ۱۴۰۰ کیلومتر مربع بود که آن را به ۷۲ محوطه تقسیم کرده ایم.
مهمترین محوطه کشف شده در این بررسیها کشف محوطه بورازما(شهر یئری) بود. احتمالا از این نام برای ترساندن دشمنان استفاده شده است.<<بورازما>> به معنی<<اینجا نیا>>که بعدها این نام به روستایی درآن نزدیکی داده شد و با تغییراتی به << پیرازمیان >> تبدیل شد و چون از قدیم دراین منطقه شهری وجود داشته این محوطه به<<شهریئری>>معروف شده است که عمده ترین و مهمترین نتیجه بررسی این تیم بود.
محوطه شهریئری درشرق منطقه مورد مطالعه قرار دارد.استقرار این محوطه به دلیل ملاحظات استراتژی بر روی صخره ای بنا شده است. استحکامات دفاعی تماما از سنگ ساخته شدهاست.این محوطه از ۴ مولفه تشکیل شده است.
۱- دهکده وسیعی که بخشی از آن حصار کشی شده و این دهکده به دو قسمت بالایی و پایینی تقسیم می شود. ۲- ارک که از سمت غرب به دهکده بالایی منتهی می شود ۳- چهارگروم استیل ۴- تعدادی قبر که در دهکده بالایی و پایینی قرار داشت. ازمیان ۷۲ محوطه ثبت شده چند مورد علایم و نشانه های قطعی و چند مورد نیز علایم احتمالی مربوط به تمدنهای ماقبل تاریخ ثبت شده است.
محوطه های در کل منطقه مورد مطالعه کشف شده که به طور کامل فرسوده و به بستر سنگی تبدیل شده اند. در این محوطه ها سفالها ی قرمز رنگی باشاموت کاه و شن،حاوی نقش هایی به دست آمده که تمامی آنها دست ساز و اغلب نا صاف و ضخیم و به شکل ظروف و کم عمق و ابتدایی همچنین مقداری پارچ نیز به دست آمده است. قدمت همه آنها هزاره پنجم قبل از میلاد را نشان می دهند.
>>استل ها >>
در بررسی شهر یئری چهار گروه استل پیدا شده که قدمت استلها از قدمت محوطه بیشتر است.بزرگترین گروم استل در نزدیکی دروازه غربی دهکده بالایی یافت شده که ۸۰ استل وجود داشت. بسیاری از این استلها در زمانهای اخیر جا به جا شده اند. اندازه این استل ها ۱۷۲سانتیمتر ارتفاع۵۲ سانتیمتر عرض۳۸ سانتیمتر ضخامت دارند. نمونه کوچکترها به خوبی ترش خوده اند که در حدود ۱۰۰ سانتیمتر ارتفاع۳۵ سانتیمتر عرض۳۰ سانتیمتر ضخامت دارند. در شمال شرقی استلهای دسته اول تعداد ۲۵ استل یافت شد که تمامی این استلها در دوران باستان جا به جا شده اند که پیدا کردن مکان اصلی انها دشوار است این دسته به صورت نامنظم تراش شده اند ابعاد آنها حدودا ۳۱۹ سانتیمتر ارتفاع، ۷۰ سانتیمتر عرض۳۰ سانتیمتر ضخامت دارند.
گروه سوم استلها در داخل حصارهای دهکده بالایی قرار داشتند که تعدادشان کمتر از۲۰عدد است. جنس استلها از سنگهای آذرین یا آتشفشانی است که در حاشیه تپه یافت می شود.
استلها بیشتر به صورت ردیفی و هر ردیف در مرحله واحد تراش خورده اند.تمامی استلها به صورت برجسته تراش شده و میزان مهارت به کار رفته متفاوت است. در تمامی آنها موی سر، قبضه شمشیر و غلاف به طور مشخص قابل مشاهده است. موی سر در تمامی آنها وجود دارد و در اکثر موارد در قسمت انتهایی به پنج دسته تقسیم می شود. امکان آن نیز هست که این خطوط در واقع در حکم دستهای این استلها باشد. به طور معمول موها به موازات بینی تراشیده شده است اما در برخی موارد این روند به هم خورده است. این موضوع دست بودن این حطوط را تقویت می کند. بینی به صورت مجزا از پیشانی تراشیده شده و تعداد معدودی هم دارای ریش هستند. اغلب استلها دارای چشمان گرد و کمربند هستند که اغلب به صورت افقی که دارای طرحی عمودی مایل هستند. شمشیر از راست به چپ در زیر کمر بندغلاف شده است. درمورد قدمت استلها گفته می شود که قدمت آنها از ارک شهریئری بیشتر است. مردمان شرق این استلها را <<بل بل>> میگویند
>> اتاقک ها >>
تعداد زیادی اتاقک قبر مانند با سنگ چینیهای مدور که این تیم نتوانسته همه آنها را ثبت کند.این اتاقکها در سالهای اخیر به طورغیر مجازی حفاری شده و به غارت رفته است.از این قبرها تعداد زیادی از سفالهای سیقلی خاکستری به دست آمده که ظاهراً شباهت هایی با سفال های ماورای قفقاز دارند. قدمت این قبرها سفالها پیش از تاریخ ؟ را نشان می دهند. باستان شناسی که می خواهند این منطقه را مورد بررسی قرار دهد باید کاملاً به میتولوژی (اسطوره شناسی) آشنا باشد در غیر این صورت نمی تواند کار موٌثری در این منطقه پیش ببرد و تحقیقات بنیادی انجام دهد.
احتمالاً زمانی مردم این منطقه به آنیمیزم روی آورده اند باورهای دینی که درآن به اشیای بی جان(گاهی نیز روح نیاکان) ارزش قائل شده و درپاره ای ازکارهایشان از آنها کمک و یاری می خواستند. با گذر از قوشا تپه در کنار راه ورودی از طرف روستای پیرازمیان به اتاقکهایی با دیوارهای مدون سنگی کوچکی برمی خوریم. روی این اتاقک ها با سنگهای بزرگ پوشیده می شد، درکوچکی جهت ورود و خروج وجود داشت.
نگامی که باران می بارید، زنان غیر بارور در این اتاقکها خوابیده و باردار شدن را از باران طلب می کردند.( تورک های قدیم اعتقادشان براین بود که آسمان نر، زمین ماده است زمانی که باران می بارد زمین و آسمان جفت گیری می کردند. بعد از مدتی درختان و گیاهان شروع به روییدن می کنند( زمین می زاید)و چنین شد که اولین انسان از خاک آفریده شد.<<به همین خاطر تورک ها به وطن آنا وطن می گویند >> )این اتاقکها درزمانهای اخیر تماماً تخریب شده اند.
درساحل شمالی رودخانه قره سو بر روی صخره ای سنگی نقشهایی کنده کاری شده که احتمالاً تصاویری از هال آروادی (آل آروادی) باشد که رابطه مستقیمی با اسطوره های<<اومای و آل آروادی>> دارد. به احتمال زیاد نقشهای اومای و آل آروادی با اتاقکها در ارتباط باشد. بر اساس باورهای تورکهای باستان اومای پرنده خوشبختی است که از طرف خورشید می آید و برای زنان غیر بارور کودک می آورد. در مقابل آل آروادی با موهای قرمز کودکان تازه به دنیا آمده را می دزدد و چون آل آروادی از آهن می ترسد در کنار نوزاد پاره آهن یا بیشتر زنجیر می گذارند. این کار هنوز هم در بیشتر جاها اجرا می شود.( اومای بعد از هزاران سال با عنوان همای رحمت وارد ادبیات فارسی شد )
<< تپه ها <<
در منطقه مورد مطالعه بین دشت قره سو و تپه های ماهور ساوالان تعدادی تپه باستانی یافت شد که تمامی این آثار برروی تپه های کوچکی ساخته شده اند. برخی از این آثار با دیوارهای سنگی و برج ها و پشت بند محکمی حصار بندی شده اند. سفال هایی از این تپه ها به دست آمده که قدمت برخی از این تپه ها را عصرآهن و برخی دیگر را پیش از تاریخ ؟ نشان می دهد. تعدادی از این تپه ها و قلعه ها جهت حفاظت از رودخانه قره سو ساخته شده است. این تیم باستان شناس قدمت قطعی تپه های تدفیقی را نتوانسته تعیین کند...!
>> تخریبات >>
در بین سالهای۱۳۳۹-۱۳۲۹ تخریب بسیار گسترده تپه های تدفیقی نام این منطقه را بر سر زبا نها اندخت. بررسی تیم چارلز برنی در سال ۱۳۵۷ مشخص کرد که به رغم تخریب و غارت اکثر این تپه ها هنوز تپه های بکر و دست نخورده به اندازه کافی باقی مانده وارزش بررسی وشناسایی را دارند. تخریب بزرگ دیگری درسالهای ۱۳۸۵-۱۳۸۳درسه فصل ازحفاری که به سر پرستی علیرضا هژیری نوبری انجام شد. چند محوطه بزرگ و سرپوشیده اتاق مانندی یافت شد که استلهای کوچکی در دو ردیف سه نفری و در مقابل آنها یک استل بزرگ قرار داشت. که از فرم ایستادن این استلها نام مکتب اوشاقلاری به آنها داده شده است. این استلها بدون بررسی توسط بوردوزرهای این گروه علمی جا به جا شده و در گوشه ای از منطقه انبارشده اند که بسیاری ازاین استلها شکسته و درحال از بین رفتن هستند.این استلها در شرایط جوی نامناسب و تحت ناملایمات و بی مسئولیتی مسئولان قرار دارند. مسئولان میراث فرهنگی اردبیل با نصب کوتاه مدت داربستها و سایه بان فلزی برای نگهداری این آثار، تلاش و حفظ این منطقه را در دستور کار خود قرار داده اند اما پس از مدت کوتاهی داربستها را جمع آوری و در گوشه ای از منطقه روی هم انباشته اند. مدیر کل میراث فرهنگی استان اردبیل اعلام کرد که داربستها جهت هوا خوری سنگها برداشته شده است. در سال ۱۳۸۷ شبکه خبر اعلام کرد که ۸۰درصد آثار تاریخی شهریئری براثر سرما از بین رفته است.

* منابع
*charlz bui ldquo;meshkin shahr survey in iranrdquo;۱۹۷۹ m

*Ingraham.m.l amp; summers.g stelas and settlements in the mesh kin shahr plain north easter Azerbaijan iranrdquo;۱۹۷۹ m

گنج یابی, دفینه یابی, زیرخاکی, عتیقه, اماکن باستانی , مناطق باستانی , آذربایجان , محوطه باستانی , مشگین شهر ,
همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 183 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 13:51

مفهوم شتر در کشف گنج و دفینه

مفهوم آثار , علائم باستانی ,سنگ نگاره , شتر , علائم و نشانه شتر , علایم دفینه , نشانه دفینه شتر , نشانه شتر , گنج , گنج شتر ,
کوهان شتر ممکن است علامت تل خاکی یا یک تپه بسیار کوچک سنگ چین باشد . اگر یک کوهان داشته باشد یک برجستگی در روبروی آن است و اگر کوهان شتر ۲ تا باشد ، دو تل و یا تپه کوچک وجود دارد که یکی درست است و دیگری برای گمراه کردن ساخته شده است....

معنی و مفهوم نشانه شتر

شتر در حال راه رفتن یعنی مال جلوتر است. شتر ایستاده یعنی گنج همانجاست . اگر شتر بار داشته باشد حتماً در آن نزدیکی یک گنج وجود دارد شتر نماد گنج و یا موارد خاص با ارزش است معمولاً در ۵۰ یا ۶۵ قدم جلوتر یک علامت دوم هم دارد. اگر شتر نشسته باشد گنج در زیر سنگ باتلاق یا داخل غار است .

اگر شتر داخل غار باشد گنج داخل غار است. اگر چند شتر در پشت هم باشند و آخرین شتر نشسته باشد دفینه آن در پشت سر آخری می باشد. اگر شتر سرش پایین بود ، دفینه همانجا جلوی شتر است. کوهان شتر ممکن است علامت تل خاکی یا یک تپه بسیار کوچک سنگ چین باشد . اگر یک کوهان داشته باشد یک برجستگی در روبروی آن است و اگر کوهان شتر ۲ تا باشد ، دو تل و یا تپه کوچک وجود دارد که یکی درست است و دیگری برای گمراه کردن ساخته شده است

معنی و مفهوم نشانه شتر

معنی و مفهوم نشانه شتر

مفهوم آثار , علائم باستانی ,سنگ نگاره , شتر , علائم و نشانه شتر , علایم دفینه , نشانه دفینه شتر , نشانه شتر , گنج , گنج شتر ,
همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 412 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 13:51

دختران و احکام ارتباط دختر و پسر

پیامبر اکرم(ص) سخن گفتن زن با مرد نامحرم رانهی کردند و فرمودند: "هر مرد ی که با زن نامحرمی دست دهد ، دچار غضب الهی شود و هر کس با زن نامحرمی همراه شود و در جای خلوتی قرار گیرد ، در زنجیری از آتش قرار خواهد گرفت".(1)

اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود .

واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می دهد و به گونه های مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که یک مکتب جامع است و مى خواهد مردان و زنان مسلمان ازلحاظ روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفیع انسانی و رستگارى را فتح نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند ، بنابراین با حساسیت ویژه اما واقع بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونى و خواسته هاى نفسانى انسان ، قوانین و احکامى را جهت حفظ و نگهدارى فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه روى وضع کرده است .

اگر صمیمیت، رفاقت، محبت و مهرورزى... بنیاد ارتباط با جنس مخالف باشد ، این رابطه آسیبrlm;پذیر و چراگاه شیطان است. پس دختر در ارتباط با جنس مخالف باید متکبرانه برخورد کند تا از آفتrlm;هاى ارتباط که هر لحظه ممکن است خرمن عفت و پاکىrlm;اش را به خطر اندازد ، مصون بماند. ضمن تأکید مجدد بر حفظ حرمت انسانى، شما دختران عزیز را به رعایت مقررات دینى و اخلاقى در ارتباط ها، به ویژه رابطه با جنس مخالف، توصیه مىrlm;کنیم. مبادا با نگاهى آلوده و کلامى خلاف موازین شرعى، سرمایه انسانى و عفاف و حیا و کرامت انسانى خود را به خطر اندازید.
اصل رابطه دختر و پسر ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را روش مند و نظام مند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی ، بخواهد به طور کامل ارضا شود و انسان را دچار مشکلی نکند باید تحت ضابطه، نظم و شرایط خاص خود باشد.

منکر این نیستیم که یکی از نیازهای طبیعی انسان وقتی که به سن نوجوانی و بلوغ می رسد ،رابطه با جنس مخالف است. اصل وجود این نیاز و احساس طبیعی ، در همه انسان ها نهاده شده تا پسر و دختر انگیزه ی لازم را برای تشکیل زندگی مشترک داشته باشند . شدت این انگیزه به حدی است که آنها را از خانواده خود جدا می کند و آماده می کند تا با وجود همه مشکلات و سختی ها، در کنار هم باشند و سبب آرامش روح و روان یکدیگر گردند.

بنابر این اصل رابطه دختر و پسر ممنوع نشده است بلکه اسلام آن را روش مند و نظام مند کرده است زیرا اگر این نیاز نیز مانند سایر نیازهای جسمی و روانی ، بخواهد به طور کامل ارضا شود و انسان را دچار مشکلی نکند باید تحت ضابطه، نظم و شرایط خاص خود باشد. افراط و تفریط و پیروی نکردن از توصیه های عقل و شرع، نه تنها در مسیر ارضای این نیاز ، مانع ایجاد می کند ، بلکه تأثیرات مخربی در دیگر زمینه های زندگی انسان ایجاد می کند.

اگر می پرسید چرا در وجود ما غریزه و نیازیقرار داده شده استکه آنقدر باید مهار شود؟ و در صورت عدم مهار دردسر ساز است؟در جوابتان باید بگوئیم :

- خیلی چیزها در ما گذاشته شده است ولی ما باید به کمک عقل استفاده صحیح و معتدل از آن را یاد بگیریم مثلا در ما قوه خشم و غضب هم گذاشته شده است آیا باید با همه با عصبانیت و خشم رفتار کنیم یا باید عصبانیت و خشم رادر جای خود استفاده کنیم. یا ما قدرت بر دیدن وشنیدن داریم آیا مجازیم هر چه را هر چند به ضرر ما باشد ببینیم و بشنویم؟ قطعا پاسخ شما منفی خواهد بود.

در مورد ارتباط دختر و پسر نیز این احساس در ما وجود دارد و غیر قابل انکار است ولی باید با این احساس عا قلانه برخورد کرد و از افراط و تفریط اجتناب کرد.

اسلام به طور کلی (خواه دختر و پسر یا زن و مرد نامحرم) به منظور حفظ عفت عمومی ،هر گونه ارتباط نامشروع با نامحرم اعم از سخن گفتن از روی هوس، نگاه ناپاک ، تماس بدنی و ... را ممنوع کرده و بر حیا و عفت و پاکدامنی تأکید نموده است.

پیامبر اکرم(ص) سخن گفتن زن با مرد نامحرم رانهی کردند و فرمودند: "هر مرد ی که با زن نامحرمی دست دهد ، دچار غضب الهی شود و هر کس با زن نامحرمی همراه شود و در جای خلوتی قرار گیرد ، در زنجیری از آتش قرار خواهد گرفت".(1)

اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود .

واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می دهد و به گونه های مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که یک مکتب جامع است و مى خواهد مردان و زنان مسلمان ازلحاظ روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند تا بتوانند قله هاى رفیع انسانی و رستگارى را فتح نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند ، بنابراین با حساسیت ویژه اما واقع بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونى و خواسته هاى نفسانى انسان ، قوانین و احکامى را جهت حفظ و نگهدارى فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه روى وضع کرده است .

از جمله آن احکام ، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است .این ها همه به سبب این است که اسلام از جانب کسى براى هدایت انسان ها فرستاده شده است که خالق فطرت وغریزه با تمامى استعدادهاى بهینه و ذخیره شده در انسان است . بنابراین هر عاملى که موجب تحریک انگیزه هاى شهوانى درانسان شود و موجب اختلال در نظم اجتماعی و بنیان خانواده شود و به آرامش روحى ، روانى و عفت عمومى،صدمه وارد کند ،موردتأیید اسلام نیست . اسلام می خواهد انواع لذت های جنسی در محیط و درون خانواده شکل گیرد واز این طریق آرامش روحی و روانی و پیوند های عاطفی نیز برقرار بماند و با طرح آن در محیط جامعه به پیوند خانواده و اجتماع نیز آسیب وارد نشود .

در بحث ارتباط با جنس مخالف آسیب پذیری دختران و زنان بیشتر است .آنان حساس تر بوده و ممکن است تحت تاثیر احساسات خود قرار گیرند.به همین دلیل خانواده ها بخصوص در ایران بر روابط و رفت و آمدهای دختران خود حساس تر هستند. خود دختران نیز باید مراقبت بیشتری از گوهر وجودی خویش کرده و جسم وروح خود را سالم و پاکیزه نگاه دارند زیرا همانگونه که گفتیم آینده ی جامعه در گرو پاکدامنی مادران آن جامعه است.

پی نوشت:

1. بحارالانوار، ج 101، ص 32.

منابع : کانون گفتمان قرآن

کتاب تحلیلی تربیتی برروابط دخترو پسر درایران

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 158 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 4:38

جایگاه فاطمه زهرا(س) در نظر اهل بیت

جایگاه حضرت صدیقه کبری(س) از نظر اهل بیت(ع) جایگاه والا و خاصی است. وقتی حضرت علی(ع) چاه <<بئرابن ابی نیزر>> را احداث کرد، تصمیم گرفتند وقف نامه برای آن بنویسند، فرزندان حضرت فاطمه(س) را متولی وقف نامه معرفی کردند. در جنگ صفین و جمل نیز امیرمؤمنان (ع) به حسنین (ع) اجازه میدان رفتن نمی دادند، زمانی که اصحاب علت را جویا شدند، حضرت فرمودند که این دو را حفظ کنید، <<لئلا یَنقَطِع بِهما نَسل رسول الله>>برای اینکه نسل رسول الله (ص) قطع نشود، همچنین امام حسین(ع) در روز عاشورا، رجزی خواندند و برای این که مادرشان حضرت فاطمه(س) بود، افتخار کردند. اما مهم ترین دلیلی که نشان دهنده جایگاه بالای حضرت فاطمه زهرا(س) در پیشگاه حضرت علی(ع) است، خطبه ای است که امیرمؤمنان در کنار قبر حضرت زهرا، خطاب به پیامبر اسلام (ص) ایراد کردند، در آن خطبه تصریح شده که حضرت فرمودند ای رسول خدا شکیبایی من از فراق محبوبه ات کم شد و خویشتن داریم در فراق سرور زنان جهان از بین رفت و...


در ایام شهادت حضرت زهرا(س) هستیم و آن را به تمامی مسلمانان جهان و پیشگاه حضرت ولی عصر (عج) و مقام عظمای ولایت و همه ارادتمندان آن حضرت تسلیت می گویم و امیدوارم زندگی این بانوی گرامی الگوی همه باشد.

شخصیت فاطمه زهرا(س) تنها الگوی زنان نیست، بلکه تمامی انسان ها می توانند از زندگی این بانو الگو بگیرند. درست است که عمر با برکت ایشان کوتاه بود، اما می تواند برای جامعه ما نقش کاربردی داشته باشد.

صاحب احتجاج سخنی از امام زمان(عج) نقل کرده است، که حضرت می فرمایند: <<لی فی ابنة الرسول،
اسوة حسنة>>؛ برای من در دختر پیامبر(ص) اسوه حسنه ای است. البته باید دانست که منظور حضرت ولی عصر(عج) در چه بعدی مادر خود را الگو معرفی می کنند، تلاش ها و فعالیت های بی وقفه ایشان برای ابقای دین پیامبر(ص) و حفظ ارزش های اسلامی، دفاع از حریم ولایت، صبر ایشان دربرابر تمامی مشکلات، ایراد سخنرانی و حضور در صحنه ها، در برابر افرادی که در صدد آسیب زدن به اسلام داشتن از این نوع الگو هاست.

جایگاه حضرت صدیقه کبری(س) از نظر اهل بیت(ع) جایگاه والا و خاصی است. وقتی حضرت علی(ع) چاه <<بئرابن ابی نیزر>> را احداث کرد، تصمیم گرفتند وقف نامه برای آن بنویسند، فرزندان حضرت فاطمه(س) را متولی وقف نامه معرفی کردند. در جنگ صفین و جمل نیز امیرمؤمنان (ع) به حسنین (ع) اجازه میدان رفتن نمی دادند، زمانی که اصحاب علت را جویا شدند، حضرت فرمودند که این دو را حفظ کنید، <<لئلا یَنقَطِع بِهما نَسل رسول الله>>برای اینکه نسل رسول الله (ص) قطع نشود، همچنین امام حسین(ع) در روز عاشورا، رجزی خواندند و برای این که مادرشان حضرت فاطمه(س) بود، افتخار کردند. اما مهم ترین دلیلی که نشان دهنده جایگاه بالای حضرت فاطمه زهرا(س) در پیشگاه حضرت علی(ع) است، خطبه ای است که امیرمؤمنان در کنار قبر حضرت زهرا، خطاب به پیامبر اسلام (ص) ایراد کردند، در آن خطبه تصریح شده که حضرت فرمودند ای رسول خدا شکیبایی من از فراق محبوبه ات کم شد و خویشتن داریم در فراق سرور زنان جهان از بین رفت و...

* یکی از ویژگی هایی که خداوند در وجود حضرت فاطمه(س) قرار داده بود، مقام <<عصمت>> بود، در این باره توضیح دهید.

مهم ترین سخنی که عصمت حضرت فاطمه(س) را اثبات می کند، آیه مبارکه تطهیر است، بیش از چهل نفر از صحابه رسول الله(ص) بر این سخن تأکید دارند که این آیه درباره حضرت زهرا، حسنین و امیرمؤمنان(ع) است پس از نزول این آیه، پیامبر(ص) مقابل خانه حضرت زهرا(س) می آمدند و می فرمودند: <<السلام علیکم اهلَ البیت اِنَّما یُرید الله لِیُذهب عنکم الرِجس اهلَ البیت و یُطّهِرکُم تَطهیرا>>. دلالت آیه تطهیر بر عصمت این ذوات مقدس، بر اهل فن پوشیده نیست، چون اراده ای که در این آیه است، اراده تشریعی نیست، زیرا اراده تشریعی خداوند برای تطهیر نسبت به همه است، ولی <<انّما>> که در ابتدای این آیه آمده است، حصر اراده خدا را درتطهیر نشان می دهد و این غیر از اراده تشریعی است و خداوند آن را به این خانواده عطا کرده است.

* در این خصوص بیشتر توضیح دهید.

همانگونه که گفته شد، عصمت حضرت فاطمه(س) با مراجعه به قرآن امر ثابتی است؛ حال اگر این آیه هم نبود، عصمت این بانو در روایاتی که میان فریقین عامه و خاصه مسلم و قطعی الصدور از رسول الله است، گواه بر این است. در روایت پیامبر(ص) که فرمودند: <<اِن الله عَزوجل یَغضبِ بغضب فاطمة و یرضا برضاها>>؛: <<خداوند با غضب فاطمه خشمگین و با خشنودی او خشنود می شود>>، دلالت روشنی بر عصمت حضرت ام ابیها(س) است نشان می دهد؛ رفتار این حضرت(س) همیشه درست و دور از هر گونه اشتباهی بود. پیامبر در درباره ایشان فرمودند: که ایشان <<سیدة نساءالعالمین>> است؛ حال اگر ایشان دارای مقام عصمت نبود، هیچگاه به این مقام دست نمی یافتند. این بانوی گرامی اسلام، در عبادت، عفاف، ارزش های دینی، اخلاقی و انسانی، زنی بی نظیر و بی بدیل است.

* برای حضرت زهرا(س) لقب های زیادی عنوان شده و برخی تا پنجاه لقب شمرده اند، یکی از این القاب، محَّدثه بودن ایشان است، کمی در این باره توضیح دهید.

واژه محدثه به کسی گفته می شود که دیگری برای او حدیث می کند. در روایت آمده است که ملائکه با او حدیث می کردند و در حدیث معتبری که در کافی آمده است، پس از رسول خدا(ص)، شدت حزن و اندوه فاطمه(س) به دلیل رحلت پیامبر اکرم(ص) به اندازه ای شد که خداوند برای تسکین روح ایشان، جبرئیل را بر او فرستاد. <<کان یأتیها جبرائیل و یُحدّثِها>>؛ یعنی جبرئیل نزد او می آمدند با او سخن می گفتند.

* ممکن است، عده ای بگویند جبرئیل تنها بر پیامبران نازل می شد در پاسخ به این پرسش چه باید گفت؟

در پاسخ به آنها باید گفت؛ جبرائیل به خدمت حضرت مریم(س) نیز می آمد و با ایشان هم سخن می گفتند. همانگونه که در سوره مریم آمد.<<فَتَمثَّل لها بشراً سویاً>> از این رو مشخص می شود که جبرئیل تنها بر پیامبران نازل نمی شد. جبرئیل بر حضرت زهرا(س) نازل می شد و مطالبی را از آینده برای ایشان می آرود و حضرت علی (ع) آنها را می نوشت. این کتاب به عنوان مصحف فاطمه(س) نام دارد، ائمه اطهار(ع) نیز گاهی به این کتاب استناد می کردند.

* حضرت امام موسی کاظم(ع) در روایتی فرموده اند <<اِنَّ فاطمة علیها سلام صدیقة شهیدة>>، برخی با ایجاد شبهاتی در شهادت حضرت تشکیک می کنند در این خصوص اگر صحبتی دارید، بفرمایید.

در آغاز باید گفت؛ سند حدیث درست و قابل اعتماد است. کلمه صدیقه به مقام عصمت ایشان دلالت دارد، چون کسی که معصوم نباشد، صدیق نمی شود و این واژه ملازم فاطمه زهرا(س) است درباره کلمه <<شهیده>> نیز باید گفت؛ شهید از القاب خداوند است که در قرآن آمده است <<انه علی کل شیء شهید>> و شاهد هم که اسم فاعل است به پیغمبر نسبت داده شده است << یا اَیها النبیُّ اِنّا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً>> که به معنی حاضر است <<شهید>> را <<شهید>> می گویند، چون حاضر است و در نزد خدا روزی می برد. <<ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون>>. اما در لسان روایات و در عرف و در لغت به کسی که در راه خدا جان خود را از دست بدهد، <<شهید>> گفته می شود؛ این واژه در زبان عربی و در زمان پیامبر(ص) نیز بود. برای نمونه شهدای <<بئر معونه>> کسانی بودند که در زمان پیامبر(ص) برای تبلیغ رفتند و شهید شدند، شهدای بدر، شهدای احد و... در همان عصر گفته می شد که شهدا بدون غسل و کفن دفن می شدند. حال مسئله غسل حضرت زهرا(س) به دست علی(ع) مطرح می شود که در این باره باید گفت؛ که غسل و کفن نکردن برای افرادی است که در معرکه جنگ شهید می شوند؛ به نظر بنده برای این بود که اگر می خواستند شهید را در جبهه جنگ غسل و کفن کنند، امکانات اجازه نمی داد تا این کار صورت بگیرد، از همین رو شارع مقدس این حکم را برداشته است، ولی شخصی که در معرکه جنگ زخمی شده بود و پس از آن شهید می شد، او را غسل و کفن می کردند که او هم شهید واقعی بود؛ چون در راه خدا جان خود را از دست داده بود. حضرت زهرا(س) هم شهیده است، چون در راه خدا جان خود را داد ند و فداکاری و ایثار کردند.

ابی بصیر نقل می کند؛ این بانو در اثر دفاع از حریم ولایت و ضرباتی که بر او وارد شد، شهید شد. می گوید؛ سبب شهادت این بانو از این بود که <<قنفذ>> ضربه ای با غلاف شمشیر به او زد که سبب سقط شدن حضرت محسن (ع) شد و آسیب شدیدی به بازوی دختر پیغمبر وارد کرد و منجر به شهادت او شد.

در کجا به حضرت فاطمه ضربه زدند؟ در خانه ای که پیغمبر خدا در مقابل آن می ایستادند و سلام می کردند و آیه تطهیر را قرائت می نمودند، آنها به این خانه هجوم برده و او را به شهادت رساندند. با این همه توضیحات، به نظر من جای ابهامی برای شهیده بودن حضرت فاطمه زهرا وجود ندارد.

* خطبه ای از حضرت صدیقه کبری(س) بعد از ارتحال پیامبر (ص) و در دفاع از حقوق خود نقل شده که در عین فصاحت و بلاغت، نکاتی را پیرامون توحید، عدالت و فلسفه احکام فرموده اند در خصوص محتوای این خطبه توضیح بفرمایید.

خطبه ایشان به نوعی دایره المعارفی برای تمامی مسلمانان است؛ از همان ابتدا که ایشان شروع به قرائت خطبه می کند، معجزه ای از معجزات خود را نمایان می سازند. انسان برای اینکه بتواند به خوبی سخن بگوید؛ باید سالها فن سخنوری را تمرین کرده و آن را بیاموزد تا صحبت خوبی داشته باشد؛ ایشان نه در گذشته سخن گفته و نه در مکتبی درس خوانده بودند, حال آنکه خطبه ای که از آغاز تا پایان آن دارای نکات عمیق و دقیق است و در اوج بلاغت و فصاحت است، معجزه ای از آن حضرت بود.

در بخشی از این خطبه، حضرت درباره فلسفه احکام سخن می گوید: <<جعل الله الایمان تطهیراً لکم من الشرک و الصلاه تنزیهاً لکم عن الکبر و الزکاة تزکیة للنفس و نماء فی الرزق و الصیام تثبیتا للاخلاص و الحج تشییدا للدّین ... و الامر بالمعروف و نهی عن المنکر مصلحة للعامه>>؛ خدا ایمان را برای این که شما را از شرک نجات دهد، نماز را برای دور داشتن از کبر و غرور، حج را برای محکم کردن دین، روزه را برای بیش تر شدن اخلاص و امر به معروف و نهی از منکر را برای سالم سازی مصلحت جامعه قرار داده است.

در ادامه این خطبه حضرت زهرا(س) بیان می دارند که <<و امامتنا نظاماً للملة و اماناً من الفُرقة>> الهی بودن امامت از سوی خدا تصریح می کند تا جامعه و امت اسلامی نظم بگیرد. امام محوریت جامعه است و جلوی پراکندگی را می گیرد. اگر مردم امام را تعیین کنند، ممکن است دو دستگی به وجود آید، حال اگر خدا، همانگونه که پیامبر(ص) را انتخاب کرده است، امام را تعیین کند، دیگر کسی اعتراض نمی کند. با این توصیفات مشخص می شود که اسلام سامان نمی یابد، مگر در مسیری که حضرت زهرا(س) بیان کرده است، قرار گیرد.

* آیا چنین خطبه ای، نشان از علم لدنّی ایشان دارد؟

همه می دانند که تنها خدا فلسفه اصلی احکام را می داند و کسانی که معدن علم خدا هستند به اسرار عبادت آگاه می باشند زمانی که مشخص می شود، ایشان به فلسفه احکام آگاه است، نشان می دهد که دارای علم لدنی بودند.

* در درباره الگو بودن این بانوی گرامی اسلام بگویید.

انسان الگو را برای کارهای روزمره، در زمینه های مختلف قرار می دهد که دچار خطا نشود. برای رسیدن به کمالات نیز باید الگویی داشته باشد؛ از همین رو خدا پیامبر(ص) را بهترین الگوی انسان می داند،<<لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حَسنه لمن کان یرجوا الله والیومَ الآخرَ>> چون تمامی ویژگی ها و ارزش های انسانی در او می باشد. فاطمه زهرا(س) نیز آینه تمام نمای رسول اکرم(ص) است و در روایتی آمده است که : << لوکان حُسن شخصاً وکان فاطمه>>؛ اگر می شد زیبایی را نشان داد، فاطمه بود. ایشان در هر حال بهترین الگو برای مردان و زنان جامعه بشری است و حضرت مهدی(عج) نیز دقیقاً به همین دلیل ایشان را الگویی برای خود می دانند.

منبع:سایت حوزه

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 164 تاريخ : چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت: 4:38

وهابيون بلای امت هاي اسلامي

استاد حوزه علميه قم دستيابي جمهوري اسلامي ايران به فناوري هسته اي را امري مهم دانست و بيان داشت: دانشمندان جوان و متعهد ايران در سايه توکل و روحيه خودباوري و خود اتکايي توانسته اند خلاقيت هاي خود را شکوفا کرده و جمهوري اسلامي را از اين فناوري مهم برخوردار سازند.

آيت الله حسين نوري همداني از مراجع تقليد، ظهردیروز جمعه در ديدار با جمعي از طلاب خواهر و دانشجويان از نقاط مختلف کشور، با اشاره به نقشه ها و خصومت دشمنان در برابر اسلام ابراز داشت: فرقه و دين سازي يکي از نقشه ها و توطئه هاي دشمنان براي مقابله با اسلام ناب است و از اين رو دشمنان همواره در طول تاريخ سعي کرده اند براي مقابله با اسلام، فرقه ها و جريان هايي را ايجاد کنند.

اين مرجع تقليد با محکوم کردن اقدامات نابخردانه از سوي وهابيون افراطي تأکيد کرد: امروز وهابيون بلاي جان امت هاي اسلامي شده اند.

آيت الله نوري همداني بي توجهي به محرومان، تضييع حقوق زنان و عدم توجه به همه ابعاد زندگي اجتماعي را از جمله تهمت هاي دشمنان به اسلام دانست و تصريح کرد: دشمنان اسلام چون قدرت اسلام و دين را درک کرده بودند از اين رو سعي داشتند با ترفندها و نقشه هاي مختلف دين را به حاشيه برانند و مردم را به اسلام بدبين کنند.

اين مرجع تقليد شناخت دين را امري لازم ارزيابي و تأکيد کرد: بر اثر حاکميت استبداد و استکبار، مسلمانان و دين به حاشيه رانده شده بودند، اما امام راحل با فرياد "اي علماي اسلام به داد اسلام برسيد"، مردم را بيدار و اسلام ناب را به صحنه زندگي و اجتماع آوردند.

استاد حوزه علميه قم دستيابي جمهوري اسلامي ايران به فناوري هسته اي را امري مهم دانست و بيان داشت: دانشمندان جوان و متعهد ايران در سايه توکل و روحيه خودباوري و خود اتکايي توانسته اند خلاقيت هاي خود را شکوفا کرده و جمهوري اسلامي را از اين فناوري مهم برخوردار سازند.

آيت الله نوري همداني حفظ نظام اسلامي را از اوجب واجبات دانست و با تأکيد بر اينکه ما بايد با شناخت مقتضيات زمان وظايف خود را در برابر اين انقلاب به نحو احسن انجام دهيم گفت: براي پيروزي و تداوم انقلاب اسلامي زحمات بسياري کشيده شده و خون هاي زيادي ريخته شده است و ما امروز وظيفه داريم در برابر نظام اسلامي وظيفه خود را بدرستي انجام دهيم.

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 181 تاريخ : سه شنبه 29 دی 1394 ساعت: 21:11

حدیث فاطمه زهرا (س)

...به گمان خود خواستيد فتنه بر نخيزد ، و خوني نريزد ، اما در اتش فتنه فتاديد . و انچه كشتيد به باد داديد كه دوزخ جاي كافران است . ومنزلگاه بدكاران . شما كجا ؟ وفتنه خواباندن كجا ؟ دروغ مي گوييد! و راهي جز راه حق مي پوييد! وگرنه اين كتاب خداست ميان شما! نشانه هايش بي كم وكاست هويدا . و امر ونهي ان روشن واشكارا . ايا داوري جز قران مي گيريد ؟ يا ستمكارانه گفته شيطان را مي پذيريد ؟<< كسيكه جز اسلام ديني پذيرد ، روي رضاي پروردگار نبيند . و در ان جهان با زيانكاران نشيند .[ال عمران : ۸۵)) چندان درنگ نكرديد كه اين ستور سركش رام و كار نخستين تمام گردد . نوائي ديگر ساز و سخني جز انچه در دل داريد اغاز كرديد! مي پنداريد ما ميراثي نداريم . در تحمل اين ستم نيز بردباريم . و بر سختي اين جراحت پايداريم . مگر به روش جاهليت ميگراييد ؟ و راه گمراهي مي پيماييد؟ << براي مردم با ايمان چه داوري بهتر از خداي جهان ؟ ...ادامه

خطبه حضرت زهرا ( س )

بسم الله الرحمن الرحيم

<<ستايش خداي را بر انچه ارزاني داشت . و سپاس او را بر انديشه نيكو كه در دل نگاشت . سپاس بر نعمتهاي فراگير كه ا زچشمه لطفش جوشيد .و عطاهاي فراوان كه بخشيد .و نثار احسان كه پيا پي پاشيد .نعمتهايي كه از شما ر افزون است .و پاداش ان از توان بيرون . ودرك نهايتش نه در حد انديشه ناموزون . سپاس را مايه فزوني نعمت نمود . و ستايش را سبب فراواني پاداش فرمود .و به درخواست پياپي برعطاي خود بيفزود .گواهي مي دهم كه خداي جهان يكي است .وجز او خدايي نيست .ترجمان اين گواهي دوستي بي الايش است .و پايندان اين اعتقاد ،دلهاي با بينش و راهنماي رسيدن بدان ،چراغ دانش .خدايي كه ديدگان او را ديدن نتوانند وگمانها چوني و چگونگي او را ندانند .همه چيز را ازهيچ پديد اورد .و بي نمونه اي انشا كرد .نه به افرينش انها نيازي داشت. و نه از ان خلقت سودي برداشت . جز انكه خواست قدرتش را اشكار سازد . و افريدگان را بنده وار بنوازد . و بانگ دعوتش را در جهان اندازد . پاداش را در گرو فرمانبر داري نهاد . و نافرمانان را به كيفر بيم داد . تا بنده گان را از عقوبت برهاند و به بهشت كشاند . گواهي مي دهم كه پدرم محمد بنده او و فرستاده او است .پيش از انكه او را بيافريند برگزيد . و پيش از پيمبري تشريف انتخاب بخشيد وبه ناميش ناميد كه مي سزيد . و اين هنگامي بود كه افريدگان از ديده نهان بودند . و در پس پرده ی بيم نگران . و در پهنه بيابان عدم سرگردان . پروردگار بزرگ پايان همه كارها را دانا بود . و بر دگرگونيهاي روزگار محيط بينا . و به سرنوشت هر چيز اشنا . محمد(ص)را برانگيخت تا كار خود را به اتمام و انچه را مقدر ساخته بانجام رساند . پيغمبر كه درود خدا بر او باد ديد : هر فرقه اي ديني گزيده و هر گروه در روشنايي شعله اي خزيده . و هر دسته اي به بتي نماز برده . و همگان ياد خدائی را كه مي شناسند از خاطر سترده اند . پس خداي بزرگ تاريكيها را به نور محمد روشن ساخت . و دلها را از تيرگي كفر بپر داخت . و پرده هائي كه بر ديده ها افتاده بود بيكسو انداخت . سپس از روي گزينش و مهرباني جوار خويش را بدو ارزاني داشت . و رنج اين جهان كه خوش نمي داشت از دل او بر داشت . و او را در جهان فرشتگان مقرب گماشت . و چتر دولتش را در همسايگي خود افراشت . وطغراي مغفرت و رضوان را بنام او نگاشت . درود خدا و بركات او بر محمد (ص) پيمبر رحمت ، امين وحي و رسالت و گزيده از افريدگان وامت باد . سپس به مجلسيان نگريست و چنين فرمود : شما بندگان خدا! نگهبانان حلال و حرام ، و حاملان دين و احكام ، وامانت داران حق و رسانندگان ان به خلقيد . حقي را از خدا عهده داريد. و عهدي را كه با او بسته ايد پذرفتار. ما خاندان را در ميان شما بخلافت گماشت. وتاويل كتاب الله را بعهده ما گذاشت. حجت هاي ان اشكار است، وانچه در باره ماست پديدار. وبرهان ان روشن. و از تاريكي گمان بكنار. و اواي ان درگوش مايه ی ارام وقرار. وپيرويش راهگشاي روضه رحمت پروردگار. و شنونده ان در دو جهان رستگار. دليلهاي روشن الهي را در پرتو ايتهاي ان توان ديد . و تفسير احكام واجب او را از مضمون ان بايد شنيد . حرامهاي خدا را بيان دارنده است . و حلال هاي او را رخصت دهنده . و مستحبات را نماينده . و شريعت را راهگشايند . و اين همه را با رسا ترين تعبير گوينده . وبا روشن ترين بيان رساننده . سپس ايمان را واجب فرمود . و بدان زنگ شرك را از دلها تان زدود . و با نماز خود پرستي رااز شما دور نمود . روزه را نشاندهنده دوستي بي اميغ ساخت . و زكات را مايه افزايش روزي بي دريغ . و حج را ازماينده درجت دين . و عدالت را نمودار مر تبه يقين . و پيروي مارا مايه وفاق . و امامت مارا مانع افتراق . و دوستي ما را عزت مسلماني . و باز داشتن نفس را موجب نجات ،و قصاص را سبب بقاء زندگاني . وفا به نذر را موجب امرزش كرد . و تمام پرداختن پيمانه و وزن را مانع از كم فروشي وكاهش . فرمود مي خوارگي نكنند تا تن و جان از پليدي پاك سازند و زنان پارسا را تهمت نزنند ،تا خويشتن را سزاوار لعنت نسازند . دزدي رامنع كرد تاراه عفت پويند . و شرك را حرام فرمود تا باخلاص طريق يكتا پرستي جويند <<پس چنانكه بايد ترس از خدا را پيشه گيريد وجز مسلمان مميريد !>>[از ايه ۱۰۱ ال عمران].انچه فرموده است بجا اريد و خود را از انچه نهي كرده بازداريد كه << تنها دانايان از خدا مي تر سند [سوره فاطر : ايه ۲۸]>>. سپس گفت : مردم چنانكه در اغاز سخن گفتم : من فاطمه ام و پدرم محمد (ص) است << همانا پيمبري از ميان شما بسوي شما امد كه رنج شما بر او دشوار بود و به گرويدنتان اميدوار و بر مومنان مهربان و غمخوار >> [توبه : ۱۲۹] اگر او را بشناسيد مي بينيد او پدر من است ،نه پدر زنان شما . و برادر پسر عموي من است ،نه مردان شما . فرق و پشت مشركان را بتازيانه توحيد خست . و شوكت بت وبت پرستان را درهم شكست . تا جمع كافران از هم گسيخت . صبح ايمان دمبد . و نقاب از چهره حقيقت فرو كشيد . زبان پيشواي دين در مقال شد . و شياطين سخنور لال . در ان هنگام شما مردم بر كنار مغاكي از اتش بوديد خوار . و در ديده همگان بي مقدار . لقمه هر خورنده و شكار هر درندهو لگد كوب هر رونده. نوشيدنيتان اب گنديده و ناگوار، خوردنيتان پوست جانور و مردار . پست و ناچيز وترسان از هجوم همسايه و همجوار . تا انكه خدا با فرستادن پيغمبر خود شما را از خاك مذلت بر داشت و سرتان را باوج رفعت افراشت . پس از انهمه رنجها كه ديد و سختي كه كشيد . رزم اوران ماجرا جو و سركشان درنده خوو جهودان دين به دنيا فروش و تر سايان حقيقت نا نيوش ، از هر سو بر وي تاختند و با او نرد مخالفت باختند . هر گاه اتش كينه افروختند ، انرا خاموش ساخت . و گاهي كه گمراهي سر برداشت يا مشركي دهان به ژاژ انباشت ، برادرش علي را در كام انان انداخت . علي (ع) باز نايستاد تا بر سرو مغز مخالفان نواخت . و كار انان با دم شمشير بساخت . او اين رنج را براي خدا مي كشيد . و در ان خوشنودي پروردگار و رضاي پيغمبر رامي ديد . و مهتري اولياي حق را مي خريد . اما در ان روزها شما در زندگاني راحت اسوده و ذر بستر امن و اسايش غنوده بوديد . چون خداي تعالي همسايگي پيمبران را براي رسول خويش گزيد ،دوروئي اشكار شد ، و كالاي دين بي خريدار . هر گمراهي دعويدار و هر گمنامي سالار . و هر ياوه گويي در كوي و برزن در پي گرمي بازار . شيطان از كمينگاه خود سر بر اورد و شما را بخود دعوت كرد . و ديد چه زود سخنش را شنيديد و سبك در پي او دويديد و در دام فريبش خزيديد . و باواز او رقصيديد . هنوز دو روزي از مرگ پيغمبرتان نگذشته و سوز سينه ما خاموش نگشته ، انچه نبايست ، كرديد . وانچه از انتان نبود برديد . و بدعتي بزرگ پديد اورديد . به گمان خود خواستيد فتنه بر نخيزد ، و خوني نريزد ، اما در اتش فتنه فتاديد . و انچه كشتيد به باد داديد كه دوزخ جاي كافران است . ومنزلگاه بدكاران . شما كجا ؟ وفتنه خواباندن كجا ؟ دروغ مي گوييد! و راهي جز راه حق مي پوييد! وگرنه اين كتاب خداست ميان شما! نشانه هايش بي كم وكاست هويدا . و امر ونهي ان روشن واشكارا . ايا داوري جز قران مي گيريد ؟ يا ستمكارانه گفته شيطان را مي پذيريد ؟<< كسيكه جز اسلام ديني پذيرد ، روي رضاي پروردگار نبيند . و در ان جهان با زيانكاران نشيند .[ال عمران : ۸۵)) چندان درنگ نكرديد كه اين ستور سركش رام و كار نخستين تمام گردد . نوائي ديگر ساز و سخني جز انچه در دل داريد اغاز كرديد! مي پنداريد ما ميراثي نداريم . در تحمل اين ستم نيز بردباريم . و بر سختي اين جراحت پايداريم . مگر به روش جاهليت ميگراييد ؟ و راه گمراهي مي پيماييد؟ << براي مردم با ايمان چه داوري بهتر از خداي جهان ؟ [المائده : ۵۰]>> اي مهاجران ! اين حكم خداست كه ميراث مرا بربايند و حرمتم را نپايند؟ پسر ابو قحافه! خدا گفته تو از پدر ارث بري و ميراث مرا از من ببُري؟ اين چه بدعتي است در دين مي گذاريد! مگر از داور روز رستاخيز خبر نداريد . اكنون تا ديدار ان جهان ، اين ستور اماده و زين برنهاده ترا ارزاني ! [تمثيل جالبی است: فدک را به زين و خلافت را به مرکب تشبيه کرده اند .] وعده گاه ، روز رستاخيز! خواهان محمد (ص) و داور خداي عزيز! انروز ستمكار رسوا و زيانكار .و حق ستمديده بر قرار خواهد شد! بزودي خواهيد ديد كه هر خبري را جايگاهي است و هر مظلومي را پناهي . پس به روضه پدر نگريست و گفت : رفتي و پس از تو فتنه بر پا شدکين هاي نهفته اشكارا شد اين باغ خزان گرفت وبي برگشت وين جمع بهم فتاد وتنها شد [قَدْ کانَ بَعْدَکَ أنْباء وَ هَنْبثَهٌ **** لَوْ کُنْتَ شاهِدَ هالَمْ تَکْثُرِ الْخَطْبُ اِنّا فَقَدْناکَ فَقْدَ الأرْضِ وابِلَها**** وَاخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدْهُمْ وَلا تَغِبُ] اي گروه مومنين! اي ياوران دين! اي پشتيبانان اسلام! چرا حق مرا نمي گيريد ؟ چرا ديده بهم نهاده و ستمي را كه بمن مي رود مي پذيريد ؟ مگر نه پدرم فرمود احترام فرزند احترام پدر است ؟ چه زود رنگ پذيرفتيد . و بي درنگ درغفلت خفتيد . پيش خود مي گوييد محمد (ص) مرد، اري مرد و جان به خدا سپرد! مصيبتي است بزرگ و اندوهي است سترگ . شكافي است كه هر دم گشايد . و هرگز بهم نيايد . فقدان او زمين را لباس ظلمت پوشاند و گزيدگان خدا را به سوك نشاند. شاخ اميد بي بر وكوها زير وزبر شد . حرمتها تباه و حريمها بي پناه ماند . اما نچنانست كه شما اين تقدير الهي را ندانيد و از ان بي خبر مانيد . قران در دسترس شماست شب وروز مي خوانيد . چرا وچگونه معني انرا نمي دانيد ؟ كه پيمبران پيش از او نيز مردند و جان بخدا سپردند . محمد جز پيغمبري نبود . پيغمبراني پيش از او امدند و رفتند .اگر او كشته شود يا بميرد شما بگذشته خود باز مي گرديد ؟ كسيكه چنين كند خدا را زياني نمي رساند . و خدا سپاسگزاران را پاداش خواهد داد .[ال عمران : ۱۴۴] اوه ! پسران قيله !پيش چشم شما ميراث پدرم ببرند! و حرمتم را ننگرند! و شما چون بيهوشان فرياد مرا نا نيوشان ؟ حاليكه سربازان داريد با ساز و برگ فراوان و اثاث و خانه هاي ابادان . امروز شما گزيدگان خدا ، پشتيبان دين ، و ياوران پيغمبر و مومنين، و حاميان اهل بيت طاهر ينيد! شمائيد كه با بت پرستان عرب در افتاديد! و برابر لشكر هاي گران ايستاديد! چند كه از ما فرمانبردار ، و در راه حق پايداربوديد ، نام اسلام را بلند ، و مسلمانان را ارجمند ، و مشركان را تارو مار ، و نظم را بر قرار ، و اتش جنگ را خاموش ، و كافران را حلقه بندگي در گوش كرديد .اكنون پس از انهمه زبان اوري دم فرو بستيد ، و پس از پيش روي واپس نشستيد انهم برابر مردمي كه پيمان خود را گسستند . و حكم خدا را كار نبستند . (( از اينان بيم مداريد، تا هستيد. از خدا بترسيد اگر حق پرستيد! [توبه : ۱۳]))اما جز اين نيست كه به تن اساني خو كرده ايد . و به سايه امن و خوشي رخت برده ايد. از دين خسته ايد و از جهاد در راه خدا نشسته و انچه را شنيده كار نبسته بدانيد كه: گر جمله كاينات كافر گردند بر دامن كبرياش ننشيند گرد من انچه شرط بلاغ است با شما گفتم . اما مي دانم خواريد و در چنگال زبوني گرفتار . چكنم كه دلم خون است ؟ و باز داشتن زبان شكايت ، از طاقت برون! و نيز مي گويم براي اتمام حجت بر شما مردم دون ! بگيريد!اين لقمه گلوگير به شما ارزاني ، و ننگ حق كشي و حقيقت پوشي بر شما جاوداني باد . اما شما را اسوده نگذارد تا باتش افروخته خدا بيازارد ! اتشي كه هردم فروزد و دل وجان را بسوزد . انچه مي كنيد خدا مي بيند . و ستمكار بزودي داند كه در كجا نشيند . من پايان كار را نگرانم و چون پدرم شما را از عذاب خدا مي ترسانم . بانتظاربنشينيد تا ميوه درختي را كه كشتيد بچينيد وكيفر كاري را كه كرديد ببينيد. *** و چنانچه در بلاغات النساء نوشته شده است ، ابوبکر در ان جمع پاسخ دختر پيغمبر را چنين داد : - دختر پيغمبر ! پدرت غمخوار مومنان و بر انان مهربان ، و دشمن کافران و مظهر قهر يزدان برايشان بود . اگر نسب او را بجوييم ، او پدر توست نه پدر ديگر زنان . برادر پسر عم توست نه برادر ديگر مردان . در ديده ی او از همه خويشاوندان برتر ، و در کارهای بزرگ او را ياور بود . جز سعادتمند شما را دوست ندارد و جز پست نژاد تخم دشمنيتانرا در دل نکارد . شما در ان جهان ما را پيشوا و به سوی بهشت رهگشاييد . من چه حق دارم که پسر عمت را از خلافت باز دارم ! اما فدک و انچه پدرت به تو داده اگر حق توست و من از تو گرفته ام ستمکارم . اما ميراث ، ميدانی که پدرت گفته است : << ما پيمبران ميراث نمی گذاريم . انچه از ما بماند صدقه است >>. [از اين گفته چنين بر می ايد که دعوا فقط بر سر فدک نبوده است . قضيه فدک از قضيه ميراث مجزا بوده است که خليفه فدک را مجزا از ميراث بيان کرده است .] حضرت فاطمه زهرا فرمودند : - اما خدا در باره دو تن از پيغمبران گويد : << يَرِثُنِی وَ يَرثُ مِنْ الِ يَعْقُوبَ مريم : ۷]>> ( از من و از ال يعقوب ميراث می برد ). و نيز گويد : << وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ دَاوُدَ النحل : ۱۷] >> ( سليمان از داود ارث برد ) . اين دو پيمبرند و ارث نهادند و ارث بردند . انچه بارث نمی رسد پيمبری است نه مال و منال . چرا ارث پدرم از من می گيرند ؟ ايا در کتاب خدا فاطمه دختر محمد ( ص ) از اين حکم بيرون شده است ؟ اگر چنين ايه ای است بگو تا بپذيرم . - دختر پيمبر ! گفتار تو بيِّنَت است و منطق تو زبان نبوت . کسی را چه رسد که سخن تو را نپذيرد ؟ و چون منی چگونه تواند بر تو خرده گيرد ؟ شوهرت ميان من و تو داوری خواهد کرد . اما ابن ابی الحديد معتزلی ، جواب ابوبکر را بنوعی ديگر نوشته است که باعث شد فاطمه ( س ) دل ازرده و خشمناک به خانه برگردد . [اين خطبه ترجمه ی سيد جعفر شهيدی است که بر گرفته از کتاب بلاغات النساء گرداوری ابوالفضل احمد بن ابی طاهر مروزی متولد ۲۰۴ و متوفای ۲۸۰هجری قمری است . ] بهرحال انچه از متن تواريخ بر می ايد به احتجاجات دختر پيامبرتن درندادند و فدک را که پيامبر به وی بخشيده بود از دستش گرفتند و تيول خويشاوندان خود ساختند وديگر ميراثش را نيز از دستش ربودند ...

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 189 تاريخ : سه شنبه 29 دی 1394 ساعت: 21:11

دانلود مداحی های حضرت زینب(س)

مژده ای اهل ولا مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpage توسط حسن خلج (7:59)

من مرید زینبم من مرید زینبم مولودی
My Webpage ویژه میلاد حضرت زینب کبری سلام الله ...

عشق عباس علی عشق عباس علی مولودی
My Webpageویژه میلاد حضرت زینب کبری سلام الله ...
شبِ دل و پروازه، پروازه
مدیحه سرایی و مولودی در وصف عقیله بنی هاشم حضرت زینب (سلام الله علیها) توسط مداح اهل بیت
حاج محمود کریمی به مدت 08:22

زینت دوش علی
مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpage توسط محمود کریمی (17:02)

شب رویا مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpage توسط محمود کریمی (12:12)

شکوفه لبخند مولا مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpage توسط محمد طاهری (07:29)

مدینه شده گل بارون مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpage توسط محمد طاهری (08:16)

فرشته آسمانی مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpageتوسط محمود کریمی (09:47)

تولد رنگین کمان مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpageتوسط محمود کریمی (12:46)

عقیلة العرب مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpage توسط سید مجید بنی فاطمه (06:14)

السلام ای رتبه والای عشق مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpage توسط محمد طاهری (09:55)

عمه سادات مولودی خوانی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)
My Webpage توسط احمد واعظی (10:39)

شفاعت زینب شفاعت زینب مولودی
My Webpageویژه میلاد حضرت زینب کبری سلام الله ...

تویی بانوی ما، زینب زینب، تویی عشق خدا مولودی حضرت زینب (س)،
My Webpageحاج سعید حدادیان، به مدت 5:

همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 29 دی 1394 ساعت: 19:00

علائم مختلف پیکان یا تیر در دفینه

در ارسالهای قبلی وبلاگ ایرانیکان علامت منقطع پیکان یا فلش را در راهنمایی گنج یابی به مسیر دفینه و زیرخاکی شرح دادیم در اینجا و در ادامه مبحث پیکان و تیر ، به جنبه های مختلف و نیز سمت های متعدد آن در هدایت گنج یاب به مسیر دفینه توجه داشت ظرافت کار در توجه خاص به تمام جهات پیکان است.

علامت پیکان یا تیر

این علامت جهت را نشان می دهد و علامت آخر و تمام کننده نیست. مسیری را که باید بروید را نشان می دهد علامت پیکان را با دقت با ید بررسی کرد از کوچکترین تفاوتی نباید چشم پوشی کرد. به نظر برخی کارشناسان ۱۷ و یا ۷۰ قدم جلوی پیکان می تواند دفینه باشد

شما تیر را اندازه گیری کنید و هر سانتیمتر را یک ارج (۶۸ سانتیمتر) در نظر بگیرید و به جلو بروید . دو ساق جلوی پیکان را اندازه گیری کنید ساقی را که کوتاه تر است ملاک کار بوده و به ازاء هر سانتیمتر ، یک قد م به جهت ساق بلند تر می روید :شکل ۲

در حالتی دیگر ساق سمت چپ پیکان اندازه گیری می شود . هر یک سانتیمتر را یک قدم حساب کنید و به سمت همان ساق حرکت نمایید: شکل ۳

و یا ساق سمت راست پیکان اندازه گیری می شود هر یک سانتیمتر را یک قدم حساب کنید و به سمت همان ساق به جلو بروید:شکل ۴

و حالت آخر اگر ساق های پیکان باهم مساوی باشد ۷۰ قدم به عقب بروید و آنجا را بررسی نمایید :شکل ۱

مفهوم آثار , علائم باستانی ,علامت گنج , مفهوم نشانه های دفینه , نسخه گنج ,زیر خاکی , نشانه تیر , نشانه دفینه , نشانه پیکان
همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 185 تاريخ : دوشنبه 28 دی 1394 ساعت: 23:05

علامت نعل اسب و سم اسب در گنج و دفینه یابی

نعل و سم است یکی از نشانه های مهم در گنج یابی و از ابزارهای هدایتگر گنج یاب در مسیر دفینه یابی است. منتهی یک ایراد خاص که در علائم سم اسب با سایر نشانه ها وجود دارد شباهت و تداخل آن با سایر علائم است و باید گنج یاب به این نکته توجه کند.

نشانه نعل اسب و سم اسب

: نعل اسب

تشخیص صحیح نعل اسب نیاز به دقت زیاد دارد ، چرا که خیلی ها آن را عوضی می گیرند. نعل اسب باید سوراخ میخ کاری روی آن نمایان باشد و اگر نباشد علامت نعل نیست بلکه علامت تونل است و یا حرف امگا از حروف یونانی است که در جای خود توضیح مفصلی دارد. تعداد نقطه ها (سوراخ ها) در نعل اسب نشان دهنده میزان فاصله وعمق دفینه است

نشانه نعل اسب و سم اسب

:سم اسب

در جایی که سم اسب وجود دارد ، چهار قدم به سمت جلو بروید و زمین را بکاوید. توجه داشته باشید که دفینه آن بسیار نزدیک است و عمق زیادی ندارد

حال برای خواندن ادامه مطلب و کسب اطلاعات بیشتر می توانید با تهیه و خرید کتاب از فروشگاه ایرانیکان، به این امر دست یابید

مفهوم آثار و علائم باستانی ,جای پای اسب , دفینه , علامت دفینه نعل اسب , نشانه دفینه نعل , نشانه سم اسب , نشانه نعل اسب , گنج , گنج سم اسب ,
همه چی دانلود...
ما را در سایت همه چی دانلود دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دانلودی hamechi بازدید : 260 تاريخ : دوشنبه 28 دی 1394 ساعت: 23:05